نوبت شما به نقل از وبلاگ (عاشقانه): هیزم شکن خوش حال روانه خونه شد. یه روز وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی آب. هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید..
روزی، وقتی هیزم شکنی مشغول
قطع کردن یه شاخه درخت بالای
رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه.
وقتی در حال گریه کردن بود، یه
فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟
هیزم شکن گفت که تبرم توی
رودخونه افتاده. فرشته رفت و با یه تبر
طلایی برگشت. ‘آیا این تبر توست؟’ هیزم
شکن جواب داد: ‘ نه’ فرشته
دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه
تبر نقره ای برگشت و پرسید که آیا
این تبر توست؟ دوباره، هیزم شکن
جواب داد : نه. فرشته باز هم به
زیرآب رفت و این بار با یه تبر آهنی
برگشت و پرسید آیا این تبر توست؟
جواب داد: آره.
فرشته از صداقت مرد خوش حال شد
وهر سه تبر را به اوداد و هیزم
شکن خوش حال روانه خونه شد. یه روز
وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه
می رفت زنش افتاد توی آب. هیزم
شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز
هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟
اوه فرشته، زنم افتاده تویآب..’
فرشته رفت زیر آب و با جنیفرلوپز
برگشت و پرسید : زنت اینه؟
هیزم شکن فریاد زد: آره!
فرشته عصبانی شد. ‘ تو تقلبکردی، این نامردیه ‘
هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته
من منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی،
اگه به جنیفر لوپز ‘نه’ می گفتم
تو می رفتی و با کاترینزتاجونزمی اومدی.
و باز هم اگه به کاترینزتاجونز ‘نه’ میگفتم،
تو می رفتی و با زن خودم می اومدی
و من هم می گفتم آره.
اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی.
اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی
نگهداری سه تا زن رو ندارم،
و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره.
نکته اخلاقی: هر وقت مردی دروغ
میگه به خاطر یه دلیل شرافتمندانه ومفیده
مطالب جالب
بیت کوین در آینده و ارزهای دیجیتال و رمزنگاری شده
ترجیح میدهم پیشنهاد وزارت خارجه به فرد دیگری داده شود
برای عید به هیچ وجه این ماهی های قرمز را نخرید/ روش نگهداری ماهی قرمز خانگی