نوبت شما به نقل از وبلاگ “حسرت” نوشت: بچه ها می گفتند:ما صبح ها کفش هایمان را واکس خورده می دیدیم و نمی دانستیم چه کسی واکس می زند؟!
بچه ها می گفتند:ما صبح ها کفش هایمان را واکس خورده می دیدیم و نمی دانستیم چه کسی واکس می زند؟!
بعدا فهمیدیم که وقتی نیروها خوابند واکس را بر میدارد و هر کفشی که نیاز به واکس داشته باشد، واکس میزند. مشخص شد این فرد همان فرمانده ما، شهید عبد الحسین برنسی بوده است.
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چها کرد
غلام همت آن نازنینیم
که کار خیر،بی روی و ریا کرد
انتهای پیام
http://harfeto.ir/?q=node/14599