نوبت شما به نقل از وبسایت”مردان ناب” نوشت:
در پایان این جهان، انقلابى عظیم در کائنات و آسمان و زمین رخ مىدهد، و به تعبیر دیگر مرگ جهان مرگ تدریجى نیست، بلکه ناگهانى و دفعى و توام با حوادث تکان دهنده است.
این حوادث که قسمتى از نشانههاى قیامت را تشکیل مىدهد، عبارتند از:
۱٫ نفخ صور اول
در آیات فراوانى از قرآن مجید اشاراتى به مسئله نفخ صور آمده است، از این آیات به خوبى استفاده مىشود که دوبار در صور دمیده مىشود: یکبار در پایان جهان که هم خلایق مىمیرند و این نفخهِ مرگ است، و بار دیگر در آستانهِ رستاخیز که همهِ مردگان زنده مىشوند و این نفخهِ حیات است.
اکنون به تعابیر قرآنى در خصوص نفخهِ اول مىپردازیم.
۱
. وَ نُفِخَ فِى الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِى السَّماواتِ وَ مَن فِى الار ضِ اِلاّ مَن شاءَ الله…ُ(زمر/ ۶۸)
۲٫ فَاِذا نُفِخَ فِى الصُّورِ نَفخَهٌ واحِدَهٌ وَ حُمِلَتِ الأَر ضُ و الجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّهً واحِدَهً (حاقه/ ۱۴و۱۳)
۳٫ اِن کانَت اِلاّ صَیحَهً واحِدَهً فَاذا هُم جَمیعٌ لَدَینا مُحضَرُونَ (یس/ -۵۳ )
۴٫ مَا یَنظُروُنَ اِلاّ صَیحَهً واحِدَهً تَأخُذُهُم وَ هُم یَخِصِّمُونَ (یس / -۴۹ )
۵٫ و ما یَنظُرُ هؤُلآءِ اِلاّ صَیحَهً واحِدَهً مالَها مِن فَواقٍ (ص/ -۱۵ )
۶٫ اَلقارِعَه*ُماالقَارِعَه*ُوَ مَآ اَدراکَ مَا القارِعَه*ُیَو مَ یَکُونُ النَّاسُ کَالفَرَاشِ ال مَبثُوثِ (قارعه/ ۴-۱)
ترجمه آیات:
۱٫ و در صور دمیده مىشود، پس هر که در آسمانها و هر که در زمین است بیهوش درمىافتد، مگر کسى که خدا بخواهد.
۲٫ پس آنگاه که در صور یکبار دمیده شود. و زمین وکوهها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با یک تکان ریزریز گردند.
۳٫ باز هم یک فریاد است و بس؛ و بناگاه همه در پیشگاه ، ما حاضر آیند.
۴٫ جز یک فریاد مرگبار را انتظار نخواهند کشید که هنگامىکه سرگرم جدالند غافلگیرشان کند.
۵٫ و اینان جز یک فریاد را انتظار نمى برند که هیچ مجال سرخاراندنى در آن نیست.
۶٫ کوبنده، چیست کوبنده، و تو چه دانى که کوبنده چیست؟ روزى که مردم چون پروانههاى پراکنده گردند.
مفهوم نفخ صور
مىدانیم «نفخ » به معنى دمیدن و «صور»به گفتهِ بسیارى از ارباب لغت به معنى شیپور یا شاخ است (شاخ حیوان را خالى مىکردند و بهصورت شیپور درمىآمد، از یک طرف آن مىدمیدند و از طرف دیگر صداى بلندى برمىخاست.)
واضح است که آن یک شیپور عادى نیست، صاعقه و صیحه عظیمى است که تمام آسمانها و زمین را پر مىکند و سبب مرگ ناگهانى همه موجودات زنده مىشود، و یا همه را به حرکت و جنبش درمىآورد و سبب حیات آنها مىشود.
این احتمال مناسبتر و با ظاهر آیات سازگارتر است.
در حدیثى از امام على بن الحسین (ع) مىخوانیم: «ان الصور قرن عظیم له راس واحد و طرفان و بین الطرف الاسفل الذى یلى الارض الى الطرف الاعلى الذى یلى السماء مثل مابین تخوم الارضین السابعه، الى فوق السماء السابعه، فیه اثقاب بعدد ارواح الخلائق، وسع فمه ما بین السماء و الارض. »
یعنی: «صور»شاخ بزرگى است که یک سر، و دو طرف دارد، و فاصله میان طرف پایین که در سمت زمین است تا طرف بالا که در سمت آسمان است به اندازه فاصله اعماق زمین هفتم تا فراز هفتمین آسمان است، و در آن سوراخهایى به تعداد ارواح خلایق است، و دهانه آن به وسعت ما بین آسمان و زمین مىباشد .
در حدیث دیگرى از پیغمبر اکرم (ص) مىخوانیم: «الصور قرن من نور فیه اثقاب على عدد ارواح العباد» یعنی: « صور شاخى است از «نور»که در آن سوراخهائى به تعداد ارواح بندگان است ».
متصدى نفخ صور
در احادیث آمده است که این فرشته ، اسرافیل است. بعضى معتقدند که اسرافیل در زبان سُریانى به معنى بندهِ خداوند متعال است. در حدیث امام سجاد على بن الحسین (ع) نیز آمده است که «خداوند به اسرافیل امر مىکند تا به دنیا فرود آید، و صور با او است… و در آن مى دمد» .
از بعضى از روایات استفاده مىشود او مقربترین فرشته خدا است. و او نخستین فرشتهاى بود که براى آدم سجده کرد.
و اصولاً بودن نفخهِ مرگ و حیات در دست او، نشانهِ عظمت مقام این فرشته است.
ولى از روایتى از امام على بن الحسین (ع) استفاده مى شود که نفخه مرگ از سوى اسرافیل است، و بعد از آن خود اسرافیل هم مىمیرد، و نفخهِ حیات از سوى خود پروردگار عالم انجام مى گیرد.
۲٫ متلاشى شدن کوه ها
گفتیم در آستانهِ رستاخیز نظام جهان ماده بهم مىریزد، از جمله کوهها از هم متلاشى مىشوند، ولى در زمینهِ متلاشى شدن کوهها در قرآن تعبیرات مختلفى دیده مىشود:
قبلاً در آیات مورد بحث خواندیم که کوهها را به حرکت درمىآوریم (نسیر الجبال) همین تعبیر در سورهِ «نبأ» آیه ۲۰ و سورهِ «تکویر» آیه ۳ دیده مىشود.
ولى در سورهِ «مرسلات»آیه ۱۰ مىخوانیم وَ اِذَا ال جِبَالُ نُسِفَت ؛ ( و آنگاه که کوهها از جا کنده شوند.)
در حالىکه در سور «حاقه» آیه ۱۴ مىخوانیم: وَ حُمِلَتِ الأَر ضُ وَ الجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّهً واحِدَهً
(و زمین و کوهها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با یک تکان ریزریز گردند.)
و در سورهِ «مزمل»آیه ۱۴ مىخوانیم: یَو مَ تَر جُفُ الأَر ضُ وَ الجِبَالُ وَ کانَتِ الجِبالُ کَثِیباً مَّهیلاً (روزى که زمین و کوهها به لرزه درآیند و کوهها به سان ریگ روان گردند.)
و آیه ۶و۵ سورهِ «واقعه»مىگوید: وَ بُسَّتِ الجِبَالُ بَسّا*فَکانَت هَبآءً مُّنبَثّا.ً
(و کوهها ریز ریز شوند. و غبارى پراکنده گردند.)
و بالاخره آیه ۵ سورهِ «قارعه» مىگوید: وَتَکُونُ الجِبَالُ کَالعِهنِ المَنفُوشِ.
(و کوهها مانند پشم زده شدهِ رنگین شود.)
واضح است میان این آیات هیچ گونه منافاتى وجود ندارد، بلکه مراحل مختلف درهم ریختن کوههاى جهان که محکمترین و پابرجاترین اجزاى زمین هستند، مىباشد، از حرکت کوهها شروع مىشود و تا تبدیل شدنشان به گرد و غبارى که تنها رنگ آن در فضا به چشم مىخورد ادامه مىیابد.
۳٫ انفجار دریاها
یکى دیگر از نشانههاى پایان این جهان و برپایى قیامت، انفجار دریاها است، چنانکه در این زمینه مىخوانیم: وَ اِذَا البِحَارُ فُجِّرَت : … (انقطار/۳) )و آنگاه که دریاها از جا برکنده گردند.)
و در جاى دیگر مى فرماید: وَ اِذَا البِحَارُ سُجِّرَت (تکویر/۶:) «دریاها آنگه که جوشان گردند«
در آیه ۶ سورهِ طور ضمن سوگندهاى متعدد و پى در پى مىگوید: وَ البَحرِ المَسجُورِ ( سوگند به آن دریاى سرشار و برافروخته.)
بى شک آیه اول و دوم اشاره به «اشراط السّاعه» مىکند، چون آیات بعد از آن بخوبى به این معنى گواهى مىدهد. و در مورد آیه سوم نیز این تفسیر ذکر شده که ناظر به نشانههاى قیامت است.
در این آیات در یک مورد تعبیر «فجرت» از مادهِ «فجر» به معنى شکافتن بهکار رفته، که ممکن است اشاره به انفجار و برافروختگى دریاها باشد.
این مسئله امروز براى ما مسئلهِ سادهاى است، چرا که آب از دو عنصر تشکیل یافته «اکسیژن»و «ئیدروژن»که هر دو شدیداً قابل احتراق است، اگر عواملى سبب تجزیه آبها شوند، دریاها مبّدل به کورههاى عظیمى از آتش سوزان خواهند شد، و یک جرّقهِ کوچک کافى است که عالمى از آتش ایجاد کند.
انتهای پیام
مطالب جالب
بیت کوین در آینده و ارزهای دیجیتال و رمزنگاری شده
ترجیح میدهم پیشنهاد وزارت خارجه به فرد دیگری داده شود
برای عید به هیچ وجه این ماهی های قرمز را نخرید/ روش نگهداری ماهی قرمز خانگی