نوبت شما به نقل از وبلاگ “انجمن فرزانگان کویر دامغان” نوشت: ابا یزید بسطامی به حج می رفت .و او را عادت بود که در هر شهری که درآمدی ،اول زیارت مشایخ کردی آنگه کار دیگر سید به بصره به خدمت درویشی رفت .
ابا یزید بسطامی به حج می رفت .و او را عادت بود
که در هر شهری که درآمدی ،اول زیارت مشایخ کردی آنگه کار دیگر
سید به بصره به خدمت درویشی رفت .
درویش به او گفت:
یا ابا یزید کجا می روی ؟
گفت :به مکه به زیارت خانه خدا
گفت :با تو زاد راه (توشه )چیست؟
گفت : دویست درهم!
گفت :برخیز و هفت بار گرد من طواف کن و آن سیم را به من بده !
بر جست و سیم بگشاد از میان و پیش او نهاد
درویش گفت ای با یزید کجا می روی ؟
آن (کعبه) خانه خداست و این دل من خانه خدا!
اما بدان خدایی که خداوند آن خانه است ، و خداوند این،
که تا آن خانه را بنا کرده اند در آن خانه در در نیامده است
و از آن روز که این خانه را بنا کرده ازین خانه خالی نشده است!
انتهای پیام
الهی! خلق تو شکر نعمتهای تو کنند – من شکر
بودن تو کنم؛ نعمت، بودن توست .
– عالم بامداد برخیزد طلب زیادتی علم کند ، و زاهد طلب زیادتی زهد
کند و ابوالحسن – در بند آن بود که سروری به دل برادری رساند..
ابوالحسن خرقانی از شخصیت های عرفانی ایران است که از دیرباز نظر محققان اروپایی
را به خود جلب کرده است و تا کنون چند تن از جمله آربری ، اسپنسر تریمینگهام ، ، ریتر ،
لوژی یه دوبورکوی ، ماسینیون و نیکلسون به تفصیل یا اجماع درباره او قلم زده اند و
خانم کریستین تورتل محقق فرانسوی در خصوص شیخ ابوالحسن کتابی تألیف نموده که
گوشه ای از تاریخ اجتماعی عرفانی این مرز و بوم را روشن می نماید.
و این بشارتی است برای مردم ایران زمین اهالی خرقان که انقریب اگر در مسیر
کمالات حضرت شیخ در ایند آن منطقه بزرگترین مرجع و ملجاء عرفان شناسی عالم
خواهد شد.
– کاشکی عقوبت همه خلق، مرا کردی تا ایشان را دوزخ نبایستی دید.
– بهترین چیزها دلیست که در وی هیچ بدی نباشد.