نوبت شما به نقل از وبلاگ “از خرمشهر… تا… خرم شهر” نوشت: «تحولی که در ملت ما پیدا شد، تحولی الهی بود… اگر پاسبانی در بازار راه میرفت و حکمی میکرد [همه میترسیدند] با دست غیبی مردم ضعیف را به اشخاص پولادین متحول کرد…
سقوط و فتح خرمشهر از منظر امام خمینی (ره)
پیروزی انقلابیون مسلمان در جریان فتح خرمشهر حاصل فرماندهی هوشمند و مقتدرانه رهبری انقلاب اسلامی بود. این رهبری و فرماندهی نه تنها در تغییر و تحول سیاسی و اجتماعی در جامعهایران ستمزده به کارآمدترین شکل، به نتیجه رسید، بلکه مهمترین موفقیت ایشان تحول معنوی و روحی ایجاد شده در جوانان و مردم ایران بوده است که با این تحول روحی جامعهایران، به جامعه جدیدی در نظام بینالمللی و خاورمیانه تبدیل شد و ملّت ایران به رغم یکصد و پنجاه سال سرخوردگی از شکستهای متعدد نظامی تجزیه و حقارت سیاسی وادادگی فرهنگی در برابر بیگانگان، به کانون مقاومت نظامی و زایش فرهنگ پایداری و بازسازی معنوی و تبدیل مبارزه سیاسی و نظامی به عملی معنوی و عرفانی و توحیدی بدل شد.
هوشمندی و فراست امام خمینی در تبدیل تهدیدات به فرصتها، و در مدیریت بحرآنهای ملی و منطقهای و تحول آن به عناصر قوام بخش ملی و اسلامی، ویژگی خاص رهبری چون او بودو کمتر کسی در تاریخ ایران چنین نیرومندی شگرفی را در ید قدرت مادی و سیاسی و یا فرهی خود داشته و دارد
هوشمندی سیاسی به همراهی دریافتهای عمیق از علوم مختلف و دریافتی استراتژیک و در عین حال و آگاهانه، به همراه توان بهرهمندی از ظرفیت ارتباط مستقیم با مردم، و قدرت برانگیزش تعقل توحیدی و احساسات اجتماعی بههمراه شورآفرینی معنوی و عرفانی، پدیدهای شگرف از رهبری را در جامعهایران و جهان سیاست و مدیریت و رهبری توحیدی و معنوی را به یادگار گذاشت.
بررسی پدیده موضع امام خمینی در برابر آزادی خرمشهر بدون توجه به پدیده اشغال و اشغالگری عراق در خرمشهر ناقص و ابتر است و مهمتر آن که بدون توجه به رویکرد مقاومت برانگیز و هوشمندی استراتژیک و تاریخی امام، در برانگیزش جامعهایرانی در مسیر تحول و گذار از یک جامعه تحت اشغال به یک قدرت آزادیبخش قابل فهم نخواهد بود.
واقعیتی که توجه به تاریخ ایران معاصر و انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در نقاط فراز و پیروزی، تنها توجه و دیدن بخشِ آراستة این دوره بسیار شورانگیز و شکوهمند است و این نوع دیدن و رویت تاریخی همانند رویت فتح کوهنوردی است که بر بالای قله ایستاده و پرچم فتح برافراشته است، و توجه نکردن و نادیده گرفتنِ مسیرهای صَعبالعبور و مبارزه سخت و خونین و همراه با شکستهای مکرر او نوعی سهلاندیشی و آسانپنداری در فتح قله است حال آن که درست آن است که به همه مراحل سخت صعود توجه نمائیم بنابراین منطقی نیست که اظهارات و یا مواضع امامخمینی(ره) را تنها در هنگام فتح خرمشهر بازکاوی نمائیم که این جفای بزرگی در حق آن بزرگ مرد است چرا که حق او در برانگیزش مقاومت اسلامی برای آزادسازی سرزمینهای اشغالی و رنج او در مسیر فتح آزادسازی خرمشهر از پی ماههای طولانی نبرد با اشغالگری دشمن و شکست در برابر این نیروی اشغالگر و واگذاری شهر صورت گرفت و باید به مواضع امام(ره) در مراحل مختلف این نبرد طولانی و جانفرسا توجه نمائیم. با این توجه به خوبی درمییابیم که ایشان چگونه از یک تهاجم و شکست قطعی از دشمن توانست یک پیروزی بزرگ برای اسلام و ایران و شکست سهمگین بر دشمن را به دست آورد. ضمن آن که یک تحول گسترده در جامعهایران انقلابی و جنگزده را به همراه ایجاد معنویت مومنانه و عارفانه رقم زند. بنابراین ما در بررسی مواضع امام خمینی(ره) در فتح خرمشهر به بررسی موضع حضرت ایشان(ره) در زمان حمله سبعانه ارتش بعثی عراق و مقاومت و سپس اشغال خرمشهر و نهایتاً آزادی آن از اشغال دشمن میپردازیم و این فرآیند را در عنوآنهای مختلف گامهای استراتژیک تقسیم میکنیم که هر کدام از این اقدامات تحت عنوان یک گام نامگذاری کردهایم و البته این گامها را با توجه به موضع کاملاً مشخص امام(ره) درباره خرمشهر میآوریم.
گام اول: سازماندهی مقاومت اسلامی
امام خمینی در پنجم مهر 1359 ش، در اوج تجاوز و حمله گسترده دشمن بعثی، حمله برتر نیروهای عراقی به لحاظ نظامی را، به نبرد مسلمانان در برابر سپاه برتر و مجهز روم در جنگ موته و عملیات شبیخون مسلمانان مقایسه کرده و از پیروزی حتمی مردم ایران در برابر ابرقدرتها سخن بهمیان آورد. عدم توجه به شرایط اولیه نبرد و تحمل مشکلات ناشی از نبردی سخت و سهمگین با دشمنی تا بن دندان مسلح و آماده نبرد به همراه یاریگرانی گسترده و جهانی برای درهم شکستن اراده مردمی که صلای توحید و آزادی سر داده بودند، نوعی نادیده گرفتن واقعیات تاریخ ماست چرا که فتح خرمشهر با همه سرافرازیهایش ثمره سختکوشی و مقاومت هوشمندانه و مومنانه امام خمینی(ره) و مخاطبان اصلی او یعنی حامیان فداکار معتقد انقلاب اسلامی، یعنی همه بسیجیان، پاسداران و ارتشیان و مردم رزمندهای است که مخاطب حقیقی او در جریان انقلاب بوده است بنابراین باید توجه داشته باشیم که در چنین شرایطی امام خمینی سخن از مایه اصلی قدرت نظامی به میان میآورد.
«آنچه در جنگ مطرح است، عدد نیست بلکه قدرت فکری انسان است همان قدرتی که در صدر اسلام یک عده کمشان با اتکال به خدا، لشگرهای زیاد را به هم زده… لکن ملت ما امتحان داد که با وحدت کلمه و انکال به ذات مقدس حق تعالی میتواند لشکرهای زیاد را شکست دهد. »
گام دوم: طرح نظریه «احدیالحسنیین»
نبرد پدیدهای بسیار سهمگین است که نیاز شدید به باورمندی نیروی رزمنده برای مبارزه دارد و در غیر این صورت قدرت اجبار و اعمال زور حاکم باید سرباز را به میدان نبرد ببرد و یا آن که طمع پیروزی و غنیمت آنها را متقاعد به نبرد بنماید. اما باور به اینکه مرگ و شکست در نبرد نیز پیروزی است و گامی در راه رسیدن به خداوند و فوز عظیم شهادت، نظریهای است که فقط موحدان مومن میتوانند به این باور رسیده و با این اعتقاد گام در راه نبرد بگذارند. و امام خمینی(ره) در پنجمین روز تجاوز دشمن به طور آشکار نظریه «احدیالحسنیین را مطرح نموده است و این مسئله مهمی بود که فقط از فقیه و مرجع تقلید عارفی چون او برمیآمد و نه هیچکس دیگر، لذا فرمود.
«ارتش ما جهت دارد میگویند که اگر بمیریم پیش خدا میرویم… شما مردانه و مثل سربازان صدر اسلام عمل میکنید، من به آنها بشارت میدهم که اگر آنها را بکشید به بهشت میروید و اگر کشته شوید، به بهشت میروید. پس این قدرت یک قدرت الهی است و قوای انتظامی، نظامی و سپاه پاسداران ما مجهز به قوهای هستند سلاحشان، «الله اکبر است هیچ سلاحی در عالم، مقابل چنین سلاحی نیست ملت ما هم همین طورند «تحولی که در ملت ما پیدا شد، تحولی الهی بود… اگر پاسبانی در بازار راه میرفت و حکمی میکرد [همه میترسیدند] با دست غیبی مردم ضعیف را به اشخاص پولادین متحول کرد… این ملت بدون خوف این که این چیزی که دارد میآید تانک است یا توپ و مسلسل وارد میدان میشدند… پس ملت ما ملتی است که از ضعف به قدرت متحول شده و آرزوی شهادت میکند و ملتی که آرزوی شهادت میکند، دیگر خوف ندارد و ان شاءالله پیروز است. »
«خرمشهر و آبادان کانون مقاومت»
در بحبوحه تجاوز عراق، امام خمینی به پدیده مقاومت مردمی در شهرهای خرمشهر و آبادان و اهواز به طور جدی توجه دارد. و صریحاً از مقاومت در این شهرها حمایت میکند. و به شایعه دشمن در اشغال خرمشهر، همانند شایعه دشمن در «اعلام مرگ خودش» همانندسازی هوشمندانه و برانگیزش نیروها به همراه باور به قدرت نیروهای خودی به همراه توجه به معنویت توحیدی و احساسات ملی دارد.
«حالا دیگر ملت الان در خرمشهر، آبادان و اهواز سنگربندی کردند. امروز هم شنیدم که شایعه مرگ «فلانی» است عراق هم خودش را دلخوش کرد که فلانی مرد شما باید دعا کنید خدا بمیرد تا خدا هست من کی هستم.»
گام سوم: «گسترش پدیده تحول روحی»
جامعه شکستپذیر ایران که در عرصه روابط بینالملل و منطقهای شکستهای متعددی را تحمل کرده بود و در اثر این شکستهای متعدد، به تسلیم و شکست تن در داده بود و علیرغم تلاشها در نهضت مشروطیت نهایتاً به استبداد رضاخانی تن در داده بود با چنان خشونتی درهم شکسته شده بود که در جریان اشغال ایران در جریان جنگ جهانی دوم در سوم شهریور 1320 ش نهتنها هیچگونه کانون مقاومتی علیه اشغالگران ایران مشکل نگرفته بود بلکه حتی یک مورد مقاومت انفرادی نیز در بین نظامیان سیاسیون و مردم ایران نیز به ثبت نرسیده است. و در پی این شکستهای مداوم، ترس از عوامل حکومتی نیز مزید بر این شکستپذیری بوده است امام خمینی(ره) توجه بسیاری به تحول روحی جامعه از وضعیتی شکستپذیر و ترسو، به جامعهای مقاوم و شکستناپذیر و متهور و شجاع دارد که در اکثر بیانات و نوشتهها و پیامهای ایشان آمده است.
گام چهارم: «توجهدادن به ملت عراق»
امام خمینی در کنار توجه به مقوله احدیالحسنیین، به ارتش و مردم عراق یادآور میشود که فداکاری در راه یک حاکمیت جائر و کافر و غیرمعتقد به خداوند هدردادن خون خود و مخالفت با اسلام و قرآن است و در عین حال صریحاً به مردم عراق در مورد مخالفت با تصمیمات صدام و مخالفت با تجاوز و حاکمیت حزب غیر مسلمان و کافر بعث توجه میدهد.
«ملت عراق باید بداند که امروز جنگ بین اسلام و کفر است و بر همه مسلمین واجب است از اسلام دفاع کنند میشل عفلق را منافی با مقاصد خودش میداند حزب بعث اسلام را منافی مقاصد خودش میداند ملت عراق باید بیدار شوند و باید نهضت کنند. و بدانید اگر برای خدا انقلاب کنید پیروز خواهید شد چنانچه ملتما برای خدا قیام کرد و پیروز شد.»
گام پنجم: تاکید بر مقاومت اسلامی و مردمی
اقدام امام خمینی در طرح نظریه «احدیالحسنیین و اصل مقاومت با تلاش برای گسترش مقاومت مردمی نیز همراه بوده است مقاومتی که امام توصیه میکند مقاومتی قدرتمندانه، شجاعانه و غیرتمندانه است و در عین حال همراه با پذیرش مخاطرات چنین مقاومتی و البته او همانند استراتژیستهای هوشمند و ورزیده به خوبی میداند که در نبرد، از دستندادن فرصت و سنگر بسیار ضروریتر و کمخطرتر از، از دستدادن آن و تلاش مجدد برای فتح آن در زمان آینده است زیرا قاطبه دانشمندان علوم استراتژی نظامی بر این باور هستند که در نبرد چنانچه شما برای هدف و اقدامی که در زمان و لحظه خاص خود و با حداقل نیروها قابل وصول و دسترسی است. در زمان خاص آن دست به عملیات نزنید، با گذشتن زمان و از دستدادن فرصت و موقعیت با حداکثر قوا نمیتوانید همان هدف را نیز بدست آورید.
به همین خاطر امام خمینی بر ضرورت عدم تخلیه شهرهای مورد هدف عراق تاکید بسیار دارد و مقاومت شدید را از مردم و نیروهای نظامی میطلبد.
«ملت ایران باید توجه داشته باشد که برای اسلام خدمت میکنند پیغمبر اکرم(ص) بیشتر از همه گرفتاریهایی که ما داشتیم، گرفتاری داشت، و چند سال در شعب ابیطالب محصور بود معذلک مقاومت کرد ملت ایران هم مقاومت میکند و باید مقاومت بکند ارتش ایران پاسدارها و سایر قوای مسلح باید قدرتمندی خودشان را نشان بدهند و قدرت پوشالی امثال صدام حسین را سرکوب کنند… باید برای اسلام بجنگیم و فداکاری کنیم… چه آنهایی که در سرحدات هستند و چه آنهایی که در مثل خرمشهر، اهواز آبادان هستند باید پافشاری کنند شهر خودشان را نگذارند و بیرون بروند این ضعف است اسلام گفته است که شما باید پایداری کنید در هر صورت من به آنها سفارش میکنم که با قدرتمندی، شجاعت و عزت نفس پایداری کنند و هیچگاه از مسائلی که ضد انقلاب مطرح میکند نترسند ما پیروز هستیم… تکلیف ما این است که اسلام را حفظ بکنیم اگر کشته شویم به تکلیف عمل کردهایم و اگر بکشیم به تکلیف عمل کردهایم. »
سقوط خرمشهر و پیروزیهای عراق
ادامه نبرد در خرمشهر منتهی به سقوط خرمشهر شد و خرمشهر و آبادان(اکثر مردم آبادان) از سکنه خالی شدند و به دنبال آن بحران جدیدی بر فضای جنگی کشور افزوده شد و آن بحران مهاجران جنگی و بیسرپناهی آنان بود که دولت و مردم میبایست آنها را در پناه خود نگهدارند در کنار این بحرآنها جمع بسیاری از فداکارترین نیروهای انقلاب اسلامی در خرمشهر پس از 45 روز مقاومت به شهادت رسیدند. اما پیر جماران به همه این مشکلات به خوبی توجه دارد لذا در یک سخنرانی طولانی که در جمع روحانیون در حسینیه جماران ایراد کرد، اظهار داشت.
«قدرت اسلام است که مملکت را یک پارچه بر ضد آنها به راه میاندازد این هم یکی از برکات جنگ بود که این جنگ تحمیلی برای آنها ننگ به بار آورد و برای ملتما سلحشوری، قدرتمندی و بیداری. البته ضررهایی هم داشته است برادرهای ما در خرمشهر و آبادان و دزفول تلف شدند، خساراتی متحمل شدند و عدهای از زن و بچههایشان سرپرست خود را از دست دادند. آنها هم به بلاد دیگر کوچ کردند. باید آقایان به مردم سفارش کنند که اینها برادر ما هستند و در راه اسلام اینطور آواره شدند. اینها را باید مثل اولاد خود بدانید اگر میتوانید، یکی از اینها را نگه دارید و حفظ کنید دولت باید ترتیبی محترمانه برای اینها جا و غذا تهیه کند.»
گام ششم: فرمان به اخراج عراق از خرمشهر
فرمان رهبری انقلاب اسلامی به اخراج نیروهای اشغالگر از خرمشهر از همان اولین روزهای اشغال این شهر صادر شد و متاسفانه فرمان اخراج اشغالگران در پس پرده فرمان و شعار «حصر آبادان باید شکسته شود به نوعی نادیده گرفته شد شاید در زمانی بسیاری تصور میکردند که آزادسازی خرمشهر یک آرزوی دور از دسترس باشد به همین خاطر در خاطره مردم ما بیشتر فرمان به شکستن حصر آبادان برجای مانده است. هرچند فرمان به حصر آبادان دستوری منطقی و استراتژیک و بسیار درست برای جلوگیری از وقوع فاجعهای چون سقوط خرمشهر بوده است. ضمن آن که امام خمینی صراحتاً استراتژی رئیس جمهور وقت که سیاست دادن زمین در برابر زمان بود را رد میکند لذا امام در روز هشتم آبان 1359 چنین فرمان میدهد.
«من منتظرم که حصر آبادان از بین برود و به پاسداران و قوای انتظامی و فرماندهان نظامی هشدار میدهم که باید این حصر شکسته شود. مسامحه نشود و حتماً باید حصر شکسته شود فکر این نباشند که اگر آمدند، بیرونشان میکنیم. اگر اینها آمدند خسارات بر ما وارد میکنند، نگذارند اینها وارد آبادان شوند اینها را از خرمشهر بیرون کنند و حالت تهاجمی بگیرند… آقا محکم باشید جوآنهای ما محکم بایستند.»
مشکلات بر سر راه مقاومت در برابر دشمن
مقاومت نیروهای انقلابی و مسلمان در جریانات نبرد با چند مشکل اساسی روبرو بود که این مشکلات عبارت بودند:
1. فروپاشی گسترده نیروهای نظامی رسمی یعنی ارتش در جریان انقلاب اسلامی
2. فقدان ساختار سازمانیافته نیروهای انقلابی نظیر سپاه و بسیج
3. حضور فرماندهی هماهنگ با ضد انقلاب و خیانتورزی در جنگ
تلاش امام خمینی برای ایجاد هماهنگی بین ارتش از همپاشیده و سپاه و نیروهای انقلابی فاقد ساختار و آموزش با مخالفتهای فرماندهی جنگ رئیسجمهور وقت ابوالحسن بنیصدر با اختلال مواجه میشد از سوی دیگر بنیصدر به همراه سازمان منافقین و لیبرالها دست به یک نبرد قدرت بسیار گسترده درعرصه منازعات سیاسی داخلی زد. که تاثیر بسیار گستردهای بر فضای عمومی کشور و دفاع از کشور در جبهههای نبرد داشت. خاصه آن که بنیصدر در پیوند با منافقین کشور را به سمت نبرد داخلی نیز پیش برد که اعلام نبرد مسلحانه در سی خرداد سال 1360 اوج این پیوند و بحرانسازی است. که به دنبال آن موج گسترده عملیات تروریستی و منازعات داخلی کشور را فراگرفت.
شرایط عمومی کشور و انقلاب و بحرانسازیهای بنیصدر در مسیر فزونخواهیهای سیاسیاش منتهی به طرح عدم کفایت سیاسی وی توسط مجلس و عزل وی از سمت فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری از سوی امام خمینی شد.
بررسی حوادث پیرامون این اتفاق، حکایت از آن دارد که امام خمینی در راستای دفاع از تمامیت ارضی کشور و دفاع از اصل نظام با هیچکدام از عناصر سیاسی از در تعارف وارد نشد و اصلیترین وظیفه، یعنی دفاع در برابر تجاوز را محور همه مسائل قرار داد. به گونهای که در اولین اقدام ابتدا بنیصدر را از فرماندهی کل قوا عزل کرد و خود فرماندهی را برعهده گرفت بر برکناری وی از ریاست جمهوری توسط مجلس شورای ملی نیز صحه گذارد.
آغاز فرماندهی امامخمینی نیز در عرصه نبرد منتهی به ایجاد شور و هیجان جدیدی در عرصه نیروهای اسلامگران متعهد گردید و عرصه نبرد دستخوش تغییری اساسی شد و به فاصله بسیار اندکی صحنه نبرد به نفع نیروهای ایرانی تغییر یافت. چراکه هماهنگی میان نیروهای ارتش، بسیج و سپاه همراه با انسجام و گسترش نیروی درونی و بالاتر رفتن سطح آموزش و حضور گستردهتر نیروهای بسیجی از اقشار مختلف، که به دیدگاهها و روشها و صلاحدید حضرت امام خمینی در سمت فرماندهی کلقوا اعتماد و اعتقاد تام داشتهاند. تحول گستردهای را در عرصه دفاع و نبرد در تاریخ ایران و خاورمیانه به وجود آورد که یقیناً موجد و بنیانگذار این شیوه از دفاع مردمی و شهادتطلبانه با نگرش به قیامتاندیشی احدیالحسنیین، حضرت امام خمینی(ره) بوده است که مجریان و فرماندهان عملیاتی و میدانی آن فرماندهانی چون آیتالله خامنهای، شهید دکتر مصطفی چمران، نمایندگان امام در شورای عالی دفاع و عناصر محرکه آن شهادت فرزانگانی از علما و سیاستمداران بزرگی چون شهید آیتالله دکتر بهشتی، محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر و نیروهای انقلابی توسط منافقین بوده است تاکیدات امام خمینی مبنی بر حضور آحاد مردم در جبهههای نبرد، و تعریف دفاع و نبرد دینی برای حفظ اسلام و سرزمین اسلامی، نیروهای مسلمان را در راستای حفظ اسلام، کشور و انقلاب، بسیج کرد، پدیدهای که نگرش ملیگرایانه و ناسیونالیستی از چنین بسیج و گردآوری توان دفاعی کشور، از تعین آن قطعاً ناتوان و ناکار آمد بوده است. و این توفیق بسیار مهم فقط از آن امام خمینی و اسلامگرایان پیرو امام خمینی است و به هیچ جریان دیگری تعلق ندارد.
گام هفتم: پیروزیها در نبرد و فتح خرمشهر
در پی این تحولات سلسله عملیاتهای مختلفی به انجام رسید که عملیات «خمینی روح خدا، فرمانده کل قوا» نقطه آغازین آن بود که در پی چند رشته عملیات در جبهههای مختلف ابتدا در پی دستور اکید امام خمینی بر مبنی بر شکست حصر آبادان، علمیات ثامنالائمه(ع)، آبادان از محاصره دشمن خارج شد، و سپس بستان آزاد شد و در عملیات فتحالمبین، بخش اعظم مناطق اشغالی از وجود دشمن پاک شد و یکی از حماسههای بسیار عظیم تاریخ ایران رقم زده شد که پیروزیها در این عملیات، گام بلند پیروان شهادتطلب و اسلام گرای معتقد به رهبری امامخمینی و نبرد برای اسلام را برای فتح خرمشهر و هویزه استوارتر کرد.
نیروهای مشترک ارتش و سپاه با بدنه گسترده نیروهای مردمی در سوم خرداد 1361 یعنی حدود یازده ماه پس از برکناری ملیگرایان از عرصه فرماندهی نبرد، خرمشهر را به همراه بخشهای وسیعی از خاک کشور آزاد کردند که این پیروزی نقطه اوج پیروزیهای ایرانی در عرصه نبرد بوده است که در پی این فتح عظیم امام خمینی پیام مهمی را برای رزمندگان و مردم ایران و دولتهای منطقه صادر کردند که از حیث تاریخی اهمیت بسیار دارد.
خدایی بودن فتح خرمشهر
توجه به مفاد پیام به خوبی حکایت از آن دارد که نگاه رهبر توحیدی دفاع مقدس، نگرش جامعالاطراف به انگیزههای نبرد و نیروهای رزمنده و شرایط برتر سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی و انقلاب و انذار صدام و حامیان او میباشد مهمتر آن که پیشبینی دقیق و درست سیاسی آن عارف روشن ضمیر از تحولات آینده خاورمیانه، برگ افتخار بزرگی در تاریخ رهبری توحیدی انقلاب اسلامی است که ضمیر تأکید بر اصل اساسی فداکاری و تعهد فتح را بارز قدرت باری تعالی میبیند.
«سپاس بیحد بر خداوند قادر که کشور اسلامی و رزمندگان متعهد و فداکار را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود و اینجانب با یقین به آن که «ماالنصر الامن عندالله» از فرزندان اسلام و قوای سلحشور مسلح که دست قدرت حق از آستین آنان بیرون آمد و کشور «بقیةالاعظم ارواحنا لمقدمه الفدا» را از چنگ گرگان آدمخوار آلت دست ابرقدرتان خصوصاً امریکای جهانخوار بیرون آورد و ندای اللهاکبر را در خرمشهر عزیز طنینانداز کرد. و پرچم پرافتخار و «لااله الاالله» را بر فراز آن شهر خرم که با دست پلید جنایتکاران غرب به خون کشیده شده و خونین شهر نام گرفت تشکر میکنم. و آنان فوق تشکر امثال من هستند.»
دقت در واژه واژه پیام آن عزیز سفرکرده توجه و اهتمام امام خمینی(ره) نسبت به ترسیم یک تصویر درست سیاسی، در عین برداشت معنوی از حقایق نبرد، در دو جبهه دارد. تعبیر «گرگان آدمخوار آلت دست ابرقدرت امریکا»برای صدام و فرماندهان و سربازانش تعبیر روشنبینآنهای است که تاریخ نیز آن را به اثبات رساند. و سخن از آلوده بودن «دست پلید جنایتکاران غرب به خون جوانان و شهدای خرمشهر» همراه با احساسیترین، معنویترین و حماسیترین عبارت «طنیناندازی ندای الله اکبر در خرمشهر عزیز و اهتزاز پرچم پرافتخار لاالهالاالله بر فراز آن شهر خرم به میان میآورد. و مهمتر آن که با اعلام یقین به اعمال نصرت از ناحیه خداوند همه این پیروزیها را به خداوند منسوب میکند.
ستایشگری حضرت صاحبالامر(عج)
فرماندهی کل قوا، ستایشگری و تقدیر از رزمندگان توحیدی را در حد خود و سایرین نمیبیند زیرا او به طور قطع ارزش و عظمت شهادتطلبی در راه خداوند اهمیت جهاد در برابر قدرتهای کافر و ستمگر را میشناسد و سربازان ارتش بعث را گمراهشدگان بدبختی میداند که با فشار و زور ابرجنایتکار دهر به تباهی کشیده شده اند و مقوله فداکاری برای اقدامات جنایتکارانه را تباهی ابدی میداند.و بر فرازمندی و علّو مرتبه آنان چنین اذعان مینماید:
«آنان به یقین مورد تقدیر ناجی بشریت و برپاکننده عدل الهی در سراسر گیتی، روحی لتراب مقدمهالفدا میباشند آنان به آرم «مارمیت اذرمیت و لکن الله رمی مفتخرند، مبارک باد و هزاران بار مبارک باد بر شما عزیزان و نور چشمان اسلام این فتح و نصر عظیم که با توفیق الهی و ضایعات کم و غنایم بیپایان و هزاران اسیر گمراه و مقتولین و آسیبدیدگان بدبخت که با فریب و فشار صدام تکریتی این ابرجنایتکار دهر به تباهی کشیده شدند.»
همهجانبهنگری منصفانه
رهبری هوشمند انقلاب و فرماندهی دفاع مقدس بدون تعصب و تعلق به طیف خاصی، این پیروزی بزرگ را از آن همه نیروهای حاضر در صحنه نبرد میداند ادبیات امام در نوشتار، نوعی تعلیم و توجه به مورخان و خاطرهنگاران و گزارشنویسان دفاع مقدس است که بدون تعلق سازمانی و یا تمایل صنفی، به بیان حوادث بپردازند، پدیده نامعقولی که در جریان تاریخنگاری و گزارشگری نبرد اتفاق بسیار افتاده است که مراکز نظامی و پژوهشی و تبلیغی و رسآنهای به صورت بخشینگرانه طیف بهخصوصی از نیروها را مورد توجه قرار دادهاند که بیان آن در شأن این مقال نیست. امام خمینی در تجلیل از رزمندگان هوشمندانه از همه عناصر حاضر در نبرد یاد میکند و بدون توجه خاص فقط به فرماندهان چنین مینویسد.
«مبارک باد بر فرماندهان قدرتمند که فرماندهان چنین فداکارانی هستند که ستاره درخشنده پیروزیهای آنان بر تارک تاریخ تا نفخ صور نورافشانی خواهد کرد و مبارک باد بر ملت عظیمالشأن ایران، این چنین فرزندان سلحشور جان بر کفی که نام آنان و کشورشان را جاویدان کردند با دشمنان باطنی و دشمن ظاهری پیروزمندانه و سرافراز امتحان خویش را دادند و برای اسلام پیروزی آفریدند.
هان! ای فرزندان قرآن کریم و نیروهای ارتشی، سپاهی، بسیجی ژاندارمری، شهربانی، کمیتهها، و عشایر و نیروهای مردمی داوطلب و ملت عزیز، هشیار باشید که پیروزی هر چند عظیم و حیرتانگیز است شما را از یاد خداوند که نصر و فتح در دست اوست غافل نکند.»
ادبیات روان و ترکیبات مفهومی متنوع در پیام امام خمینی ضمن آن که حکایت از روانی طبع و گستردگی حوزه اطلاعات و دانش و قدرت بهرهمندی از واژهها دارد به خوبی از شادمانی و سرور بیش از حد نویسنده و سر شوقآمدن وی حکایت دارد. اما این شوق و شادمانی سبب نمیشود او از یاد خداوند غافل شود و نسبت به احتمال بروز چنین خطری هشدار ندهد.
تذکر به دولتهای منطقه
منطق سیاست و تعامل بینالملل، منطق قدرت و اعمال فشار بر دشمنان است و فتح خرمشهر نماد برتری قدرت ایران در ابعاد مختلف بود و به دنبال آن منطق سیاسی ایران اسلامی و رهبری آن را در تعامل با دولتهای حامی صدام و عراق تغییر داد؛ چرا که با وجود پیروزی به دست آمده، امکان فشار بر دولتهای منطقه که حامی بیچون و چرای صدام بوده و امکانات و تجهیزات ارتش عراق را با استفاده از فروش گسترده نفت، تامین میکردند، فراهم آمد. اما این اعمال فشار نه در مسیر سیطره و سلطه بر کشورهای منطقه بود، بلکه در جهت رفتاری منطقی، اخلاقی و اسلامی و پرهیز از دشمنی با مردم ایران بوده است و بیسبب نبود که امام خطاب به سران عرب منطقه خاورمیانه، آینده همکاری و هماهنگی با صدام را به خوبی و به عیان پیشبینی میکند و واقعیت هماهنگی با صدام را برخلاف منافع آن دولتها اعلام میدارد.
«[من] از نصیحت به حکومتهای همجوار منطقه دریغ ندارم و آنان میدانند امروز با فتح خرمشهر مظلوم دولت و ملت پیروزمند ما از موضع قدرت سخن میگویند و من به پیروی از آنان به شما اطمینان میدهم که از اطاعت بیچون و چرای آمریکا و بستگان آن بردارید و با ما به حکم اسلام و قرآن کریم رفتار کنید از ما به جز خیر و پشتیبانی نخواهید دید و شما بدانید آنقدر که ابرقدرتها از صدام این نوکر چشم و گوشبسته پشتیبانی کردند، از شماها که قدرتهای کوچک و حکومتهای ضعیف هستید پشتیبانی نمیکنند و شما عاقبت این جنایتکار و همقطار جنایتکارش شاه مخلوع را به عیان دیدهاید قدرتهای بزرگ بیش از آن که از شما استفاده نمایند از شما طرفداری نمیکنند. و شماها را برای منافع خویش به هلاکت میکشند.»
پیشبینی امام خمینی از این فراتر هم میرود و به صراحت و روشنی آشکار میکند و به وضوح خطاب به دولتهای عربی منطقه با یادآوری مبالغ هنگفت کمکهای دلاری دولت عربستان مصر و کویت، سودان میفرماید.
«شما بدانید اگر صدام ـ خدای نخواسته پیش ببرد شما را به آتش میکشد صدام وضع روحیش این است در روحیه صدام تبهکاره، آدمکشی و جنایت هست اگر خدای نخواسته سلطهای پیدا بکند حجاز، سوریه کشورهای خلیج و کویت را از بین خواهد برد. جنس این آدم اینطوری است همان طور که جنس اسرائیل این طور است. جنایتکار است و به جنایت دلخوش میکند اینها برادر هم هستند.»
عادی نبودن آزادسازی خرمشهر
پنج روز پس از پیام تبریک امام خمینی به مناسبت آزادسازی خرمشهر، در یک نشست با جمعی از اعضای ستاد بسیج اقتصادی، در هشتم خرداد 1361 بر مادی نبودن آزادسازی خرمشهر تاکید کرد و سخن از حقیقتی به بیان آورد که تاریخ اسلام بر اساس گواهی قرآن شاهد عینی آن بوده است؛ آنگاه که خداوند به مومنان درباره یاری رساندن به وسیله ملائکه در جنگ بدر اشاره میکند و بر شرایط غیرمادی نبرد و یاری خداوند و پیروزی مسلمانان تاکید میورزد، لذا امام خمینی با عنایت به آن حقیقت واقع شده در جهان اسلام عصر نبوی(ص) بیان میدارد.
«فتح خرمشهر مسالهای عادی نبود. اینکه پانزده الی بیست هزار نفر به اسارت دربیایند و تسلیم شوند، عادی نیست بلکه مافوق طبیعت است. ایران امروز به عنوان ایران بزرگ و نیرومند مطرح است. در همه جا بر سر زبآنهاست.»
تاکید امام خمینی بر نصرت الهی و یاری خداوند آن قدر هست که حکایت از یقینی بودن برای حضرت ایشان دارد و به این نصرت الهی نه در جنگ بلکه در همه مراحل مختلف انقلاب باور دارد.
«ما از اول انقلاب و بعد از پیروزی هر چه داریم، معجزات بود. کدام قدرت توانست چنین رژیم دو هزار و پانصد ساله را با همه ابزارهای جنگی و سلاحهای مدرن از این کشور بیرون کند و شکست دهد و کدام قدرت است که امروز در جبهههای جنگ در مقابل این همه تجهیزات پیروزی حاصل میکند و کدام قدرت بزرگ است که در دل اینها آنطور رعب و ترس میافکند که فوج فوج خود را تسلیم میکنند… در صورتی که برادران ما و شما با ثروت و امثال اینها در بیابان هجوم میکرد. کدام قدرت است که آنها را آن طور مرعوب کرد که یکباره سلاحها را زمین گذاشتند و تقدیم کردند و هر کدام میتوانستند خودشان را به شط انداختند و هلاک شدند یا با شنا خارج شدند و هر کدام نمیتوانستند اسیر و تسلیم شدند.»
تلقی من عندالله بودن پیروزیهای رزمندگان اسلام، و توجه به حقیقت نظام هستی و نصرت الهی باور و ایمانی بود که از ناحیه رهبری فیلسوف و عارف انقلاب به جوانان و رزمندگان و فرماندهان عرضه نبرد و انقلاب منتقل شد و ادبیات و گفتمان حاکم بر نیروها، گفتمان توحیدی شهادتطلبانه و خداگونگی رفتاری بوده است.
تلاش برای ماندگاری فتح خرمشهر
امام خمینی در تلاش برای بالابردن روحیه دفاعی مردم ایران به دفعات و به صورتهای مختلف پدیده آزادی خرمشهر و پیروزی بزرگ اسلامگرایان ایران را به مردم ایران صدام و دولتهای منطقه یادآوری میکند. وی بعد از عملیات محرم میفرماید:
«در همین عملیات محرم قوای مسلح ایران آن قدر پیشروی کردند و قریب دو هزار اسیر گرفتند. صدام در نطقش میگوید ایران حمله کرد لکن ما آنها را شکست دادیم. در قضیه خرمشهر هم شما توجه کردید که مدتها انکار میکردند که خرمشهر از آنها پسگرفته شده است الان هم سردار قادسیه میگوید که سپاه و ارتش من چه کردهاند [صدام] باید نفرینش را به امریکا بکند که چنین کلاهی بر سرش گذاشتهاند و تاکنون بسیاری از کشورهای خلیج [فارس و اطراف خلیجفارس] از همه طرف به عراق کمک کردند کاری هم نتوانستند بکنند…»
سعی و اهتمام امام خمینی در یادآوردن حادثه خرمشهر نیز همراه با تذکر به یادآوری حضور قدرت خداوند در همه عرصهها بوده است لذا ضمن یادآوری مجدد پیروزی خرمشهر در تاریخ نوزدهم بهمنماه 1361 و در ملاقات با همافران و افسران نیروی هوائی باز هم بر امداد الهی آزادی خرمشهر تاکید میفرماید.
«شما گمان میکنید این رعبی که خدا در دل اینها انداخته است به واسطه تفنگ و قدرت ماست این رعبی که در صدر اسلام هم خدای تعالی، پیغمبر اسلام را بر دشمنانش پیروز کرد و الا آنها هم در مقابل دشمنانشان ساز و برگی نداشتند اینکه وقتی اللهاکبر گفته میشود و فوج فوج سنگرها را خالی و فرار میکردند و همین اخیراً اطلاع دارید به مجرد اینکه اینها حمله کردند و صدای الله اکبر را بلند کردند آنها فرار کردند در خرمشهر و جاهای دیگر هم همین شد ما باید این همت خداوندرا حفظ کنیم… و خودمان را فرمانبردار او بدانیم.»
خلاصه و نتیجهگیری
بررسی مواضع امام خمینی در ارتباط با پدیده اشغال و آزادی خرمشهر هر چند به کاوشهای علمی بیشتر نیاز دارد و مستلزم توجه به نگرش اسنادی، خاطرات و بررسی ریز وقایع و حوادث آن دوره از تاریخ شکوهمند ملت ایران است، معذلک بازبینی اظهارات رسمی و سخنرانیهای آن رهبر فرزانه و روشنضمیر، شجاعت و درایت ایشان را در لحظات بحرانی نبرد و اتخاذ رویه صحیح و درست و منطقی نشان میدهد خاصه آن که امام توانست راه نوینی را در عرصه نگرش به حیات و زندگی بشری و مقوله دفاع بشری از حیات و زندگی و دین و آرمانهای متعالی بگشاید و آزادی خرمشهر تابلوی برجسته و زیبای این شاهراه بزرگ انسانی و توحیدی است.
منابع:
پژوهشگاه علوم ومعارف دفاع مقدس
انتهای پیام
غیرت کار (عکس)
شاهرود 92/2/25
pwsh.blogfa.com
پاتوق وبلاگ نویسان شاهرود