نوبت شما به نقل از وبلاگ “بسیج دانش آموزی شاهرودحوزه مقاومت ایمان” نوشت: سرزمین ایران از اوایل قرن نوزدهم به عرصه رقابت دولتهای استعماری تبدیل شد
سرزمین ایران از اوایل قرن نوزدهم به عرصه رقابت دولتهای استعماری تبدیل شد. انگلیس و روسیه تزاری هر کدام درصدد کسب منافع بیشتر در ایران بودند. حکومت فاسد و بیکفایت قاجار، به ویژه از ابتدای سلطنت ناصرالدینشاه، همواره اسیر سیاستهای مزورانه این دو دولت استعماری در ایران بودهاست. ا
نگلیسیها که توانستهبودند با شکستدادن استعمارگران اسپانیایی، پرتغالی، فرانسوی و هلندی، به دُزدِ بیرقیبِ اقیانوس هند و خلیجفارس تبدیل شوند، اکنون به دنبال راهی برای توسعه قدرت خود در ایران میگشتند.
نفوذ انگلیس در ایران، همزمان با آغاز سلطنت ناصرالدینشاه آن قدر بود که بتواند علیه صدراعظم ایران توطئهای را طراحی کند. سه سال بعد، میرزاتقیخان امیرکبیر در حمام فین کاشان به شهادت رسید و با روی کار آمدن میرزاآقاخان نوری، نوکر سینهچاک و وابستة انگلیس، همه چیز به کام استعمار تمام شد.
درست از همین زمان بود که گرفتن امتیازات رنگارنگ به ابزار کاربردی انگلیس و روسیه تزاری برای چپاول ثروتهای مادی و معنوی ایران تبدیل شد.در کمتر از 40 سال، ایران درعمل به یک مستعمره تبدیل شدهبود و حکومت مستبد قاجار تنها «مترسکی بر سر جالیز» به حساب میآمد!
«میخواهم به جنوب مملکت بروم، سفیر انگلیس اعتراض میکند! میخواهم به شمال بروم، سفیر روس اعتراض میکند. مرده شوی این سلطنت را ببرند که شاه حق ندارد به شمال و جنوب مملکتش برود[!!]». پس از تسلط کامل بیگانگان بر اقتصاد و سیاست ایران، استعمارگران به جان اعتقادات مردم افتادند و حمایت از گروههای منحرفی مانند بهائیت آغاز شد.
استعمار تمام انگلیسی آغاز میشود
با وقوع انقلاب 1917 در روسیه، همه چیز برای یک استعمار تمام انگلیسی فراهم شد. انگلیسیها چپاول منابع نفت را، که به تازگی در ایران کشف شدهبود، راهبرد اصلی خود در ایران تعریف کردهبودند. «ویلیام ناکس دارسی» پیشتر، در سال 1280 ه.ش، با گرفتن امتیاز اکتشاف و استخراج نفت در ایران، برای مدت 60 سال، زمینه اجرای این راهبرد حساس را فراهم کردهبود. انگلیسیها به این نتیجه رسیده بودند که حالا میتوانند ایران را تبدیل به یک مستعمرة رسمی کنند. به این ترتیب با وساطت وثوقالدوله، در سال 1297 ه.ش (1919 م)، قراردادی را به ایران پیشنهاد دادند که درعمل ایران را به یکی از اقمار استعماری انگلیس تبدیل میکرد.
مقاومت علما، مردم و برخی نمایندگان وطنپرست دورههای نخست مجلس شورای ملی، اجازه نداد این قرارداد ننگین به مرحله تصویب برسد؛ اما توطئه انگلیسی در راه بود.
در سالهای 1296 تا 1298 ه.ش، انگلیس برای اجرای سیاست خود در ایران، بزرگترین جنایت سالهای نخستین قرن بیستم را مرتکب شد. در حالی که اثری از خشکسالیها در کشور وجود نداشت، ناگاه ارزاق عمومی نایاب شد. انگلیسیها واردات غله به ایران را ممنوع کردند. در دوسال، نزدیک به هشت میلیون نفر از مردم ایران بر اثر گرسنگی و بیماریهای ناشی از آن جان باختند. چیزی نزدیک به 40درصد مردم ایران قربانی خودکامگی و خوی استعماری انگلیس شدند. جنایتی که در ایران از دورة مغول به این سو، بیسابقهبود.
نقش انگلیس در اختناق 16ساله
صبح روز سوم اسفندماه سال 1299 ه.ش، «سیدضیاءالدین طباطبایی» همراه با شماری از قزاقهای تحت امر «رضا شصتتیری»، وارد تهران شدند. ورودی که طرح و اجرای آن بر عهده انگلیس و وابستگان داخلیاش بود. به این ترتیب در یک فرایند پیچیده و دقیق سیاسی و اجتماعی، انگلیسیها توانستند رضاخان را به عنوان پادشاه جدید ایران سر کار بیاورند.
قرارداد نفتی ایران و انگلیس برای 60 سال دیگر تمدید شد و علاوه بر کاهش سهم نفت ایران، تمامی تجهیزات پس از پایان قرارداد به انگلیسیها تعلق گرفت. یک چپاول آشکار که قرار بود در سایه یک دولت به اصطلاح مقتدر! در ایران به مرحله اجرا درآید.
رضاخان طی 16 سال حکومت خود، قلمها را شکست، مجلس را به مجلسی فرمایشی مبدل ساخت، اعتقادات مردم را لگدکوب کرد و متدینین را در مسجد گوهرشاد به خاک و خون کشید. زندانهای مخوف او شاهد قتل و شکنجه دهها نفر از کسانی بود که به دلایل واهی مورد غضب اعلیحضرت همایونی! قرار گرفته بودند.
امروزه برای هیچ کس شکی در ماهیت انگلیسی حکومت رضاخان باقی نماندهاست. ژستهای به ظاهر ملیگرایانه برخی از افراد، با گذشت سالها از دوران اختناق رضاخانی، نمیتواند حقیقت را از دید تیزبین محققان مخفی کند. معامله غرب با ایران، در خلال 16 سال دیکتاتوری رضاخان، معاملهای یکطرفه و سراسر خیانت بود. خیانتی که هیچگاه از حافظة تاریخی این سرزمین پاک نخواهد شد.
آمریکاییها آمدند
با وجود اینکه آمریکاییها اولین بار در دورة چهارم مجلس شورای ملی و با استخدام آرتور میلسپو، جاپایی در ایران پیدا کردهبودند؛ اما حضور آنها در ایران همیشه در سایة انگلیسیها قرار داشت. با شروع جنگ جهانی دوم و وابستگی نظامی انگلیس به آمریکا، به تدریج رابطه این دو دولت استعماری، به یک تعامل پایاپای برای غارت هرچه بیشتر ملتهای مستضعف تبدیل شد. آمریکاییها پس از شهریور 1320 ه.ش، به ظاهر برای کمک به ایران، مستشاران خود را به کشور ما فرستادند. میلسپو که حدود 20 سال قبل ناچار به ترک ایران شدهبود، همراه با تعدادی از مستشاران آمریکایی وارد تهران شد؛ اما مانند دفعه قبل از حسن رفتار و مهربانی او خبری نبود.
مستشاران آمریکایی به سرعت شریانهای اقتصادی ایران را در اختیار گرفتند. میلسپو مسئول اداره وزارت دارایی شد. شریدن وزارت خواروبار را در اختیار گرفت و گراشام گمرکات ایران را اداره میکرد. در تیرماه سال 1322ه.ش، تیمرمان، افسر آمریکایی، ریاست شهربانی را عهدهدار شد و از آبان همین سال، مستشاران نظامی آمریکا، عملا نیروهای مسلح ایران را اداره میکردند.
درهمین سالهاست که قحطی، گرسنگی و بیماری دوباره بر سر مردم ایران سایه افکند. والاس مری وزیر مختار جدید آمریکا در ایران با خوشحالی فراوان، در نامهای به تاریخ 12 مرداد 1321، به سامنر ولز معاون وزیر امورخارجه آمریکا نوشت:«به زودی ما در وضعی خواهیم بود که عملا ایران را اداره خواهیم کرد.» ادارهای که حسننیت آمریکایی را با قحطی، نکبت و بدبختی ایرانیان نشان میداد.
آمریکاییها ماندگار میشوند!
وقتی نهضت ملی شدن صنعت نفت آغاز شد، آمریکاییها در ابتدا موضع خاصی در مورد آن نداشتند. شاید بدشان نمیآمد رقیب قدیمیشان، انگلیس، از فعالیتهای استعماری بازنشسته شود! با این حال، نگرانی از دست دادن نفت ایران، کرمیت روزولت را به تهران کشاند تا با همکاری انگلیسیها، به مقاومت ایران در برابر امپریالیسم خاتمه دهد.
نیمهشب 24 مرداد 1332ه.ش، رادیو بی بی سی، با جمله «ساعت دقیقاً 12 نیمهشب است!»، کد عملیات آژاکس را به ایران مخابره کرد. همه چیز برای خرج کردن چند میلیون دلار ناقابل آماده بود! هنوز کسانی مانند شعبان بیمخ بودند که میشد آنها را با همین مبلغ کم تطمیع کرد.
با سقوط دولت مصدق و روی کار آمدن زاهدی در 28 مرداد 1332ه.ش، ظاهراً همه چیز طبق نقشة آمریکاییها پیش رفتهبود. کودتای 28 مرداد 1332، سند مهمی در رویکرد واقعی غرب نسبت به کشور ماست.
بهانه ظاهری آمریکاییها برای این دخالت آشکار، نجات مردم ایران از کمونیسم بود! ویلیام بلوم، مورخ و تحلیلگر آمریکایی، در کتاب «کُشتنِ امید» مینویسد: «برای آنها [مردم ایران] «نجات از کمونیسم» چه ثمری داشت؟ برای اکثریت آنها زندگی در حکومت شاه تابلویی تیره از فقر، هراسافکنی پلیسی و شکنجه بود.
هزاران تن به نام کمونیسم اعدام شدند. از بدو استقرار رژیم جدید، مخالفان با حمایت آمریکا سرکوب شدند … پلیس مخفی مخوف ایران، ساواک، که با هدایت سیا و اسرائیل خلق شد، برای مجازات ایرانیان مخالف، چنگالهای خود را به تمام دنیا دراز کرد … ایران دارای بالاترین میزان مجازات اعدام در دنیا و فاقد سیستم معتبر دادگاههای غیرنظامی و واجد سابقه شکنجه باورنکردنی شد.» و این ثمره همان حسن نیتی بود که آمریکاییها در کودتای 28 مرداد مدعی آن بودند.
راهبرد غرب تغییری نکردهاست
با پیروزی انقلاب اسلامی و از بین رفتن مهمترین همپیمان غرب و آمریکا در منطقه خاورمیانه، همه چیز برای یک دشمنی دامنهدار آمادهشد. هدف نهایی غرب از بین بردن نظامی بود که موازنه قدرت را در جهان دوقطبی آن زمان به هم میریخت. از این زمان به بعد جمهوریاسلامیایران، به عنوان یک چالش جدید برای همه کشورهایی که به دنبال چپاول دیگران بودند، شاهد دشمنیهای آشکار و پنهان فراوانی بودهاست.
جنگ هشت سالة تحمیلی، مصداق بارز و عینی این دشمنیهاست. جنگی که با حمایت و پشتیبانی تمام عیار غرب، از رژیم صدام، ادامه یافت. برای درک حمایت غرب کافی است بدانیم که شورای امنیت سازمان ملل متحد، که آشکارا زیر سلطه کشورهای زورمدار غرب و شرق قرار دارد، در هشت سال جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه مردم ایران، تنها هفت قطعنامه، آن هم در شرایطی که عراق در موضع ضعف قرار داشت، صادر کرد.
در حالی که پس حمله صدام به کویت، به عنوان متحد و خدمتگزار راهبردی آنها در منطقه، طی دوماه، 12 قطعنامه از سوی این شورا و در محکومیت تجاوز صدام به این کشور صادر شد. این همان رویکرد ویژهای است که در 25 سال گذشته بر رفتار و راهبرد غرب به سرکردگی آمریکا حاکم بودهاست.
رویکردی که با اعمال تحریمهای گستردة اقتصادی و سیاسی، به بهانههای واهی جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای و توسعه دموکراسی در کشور، ملت مقاوم ایران را با مشکلات عدیدهای روبهرو کردهاست. نگاهی به تاریخ تعامل غرب با ایران و ایرانی، نشان میدهد که طی دو قرن اخیر، رویکرد واقعی آنها در قبال کشور ما، تغییری نکردهاست.
واقعیت آن است که آنچه شاهد آن هستیم، تنها یک راهبرد مقطعی برای دستیابی به همان اهدافی است که در قراردادهایی نظیر قرارداد 1919، تعقیب میشد. آیا این سابقه برای خوشبین نبودن به حسننیت غرب کافی نیست؟
مطالب جالب
بیت کوین در آینده و ارزهای دیجیتال و رمزنگاری شده
ترجیح میدهم پیشنهاد وزارت خارجه به فرد دیگری داده شود
برای عید به هیچ وجه این ماهی های قرمز را نخرید/ روش نگهداری ماهی قرمز خانگی