نوبت شما به نقل از وبلاگ “حسرت” نوشت:
اي واي از حكايت محسن!
حكايت فاطمه و آن در و ديوار! حكايت آن ميخ آهنين با بدن نحيف و خسته و بيمار!
حكايت آن آتش با آن تن تبدار! حكايت آن دست پليد با گونه و رخسار!
حكايت آنهمه مصيبت با دلی بيقرار…ای وای …
آ ـهــ … آ ـهــ … آ ـهــ …
آ ت ش گ ر ف ت م ا ز غ م ت …
انتهای پیام
در حسرت شهادت بردند روح ما را یارب مدد نما تو تا سوی جنت اییم
ای وای از حکایت محسن! | نوبت شما
انتشار در سایت حرف تو:
http://harfeto.ir/?q=node/24492