مارس 27, 2023

نوبت شما

باشگاه وبلاگ نویسان استان سمنان

زندگینامه شهید حسن باقری

 نوبت شما به نقل از ” فدائیان بی ادعا ” نوشت: به روز سوم شعبان 1375 ه.ق مطابق با 25 اسفند سال 1334 ه.ش در خانواده‌ای مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در حوالی میدان خراسان تهران چشم به جهان گشود.

shahid-bagheri3

تولد و کودکی

به روز سوم شعبان 1375 ه.ق مطابق با 25 اسفند سال 1334 ه.ش در خانواده‌ای مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در حوالی میدان خراسان تهران چشم به جهان گشود. والدینش به عشق و محبت اباعبدالله‌الحسین(ع) و از باب تیمن و تبرك، نام «غلامحسین» را بر او نهادند و به دنبال آن در سن دوسالگی در سفر كربلا او راه همراه خود بردند.
پدرش كه در تربیت وی، جدیت زیادی داشت از همان طفولیت او را با خودبه مسجد و هیأت و مراسم عزاداری سرور شهیدان می‌برد. این حضور معنوی باعث شد كه او در آن ایام عضو فعال و مؤثر هیأت نوباوگان محبان‌الحسین(ع) گردد.
غلامحسین دوره دبستان را در مدرسه مترجم‌الدوله و دوره متوسطه را در دبیرستان مروی تهران به پایان رساند.

فعالیت های قبل از انقلاب

در سال 1354 پس از اخذ دیپلم ریاضی، در رشته دامپروری دانشكده كشاورزی شهر ارومیه تحصیلات عالی خود را آغاز كرد. در این ایام علاوه بر مطالعه منظم وانسجام یافته در زمینه مسائل اسلامی، با سخنرانی در جمع دانشجویان و برقراری كلاسهایی در زمینه اصول عقاید برای دانش‌آموزان مدارس، فعالیت مذهبی خود را دنبال می كرد و بارها با بعضی از اساتید غرب زده كه فرهنگ اسلامی را انكار و مظاهر منحط غربی را ترویج می‌نمودند، به بحث می‌نشست و ماهیت آن فرهنگ و عوامل غرب زده را افشا می‌كرد. از این رو، وی به عنوان یك عنصر مذهبی و فعال حساسیت مسئولان و گارد دانشگاه را برانگیخته بود، كه در نهایت به دلیل این فعالیتها پس از یك سال و نیم تحصیل، از دانشگاه اخراج گردید.
در این ایام در جواب یكی از نزدیكانش كه به او گفته بود: تو یك سال و نیم از عمرت را بی‌خود تلف كردی. پاسخ می‌دهد: من وظیفه‌ام را انجام دادم و اگر به دانشكده رفتم برای كسب مدرك نبود، بلكه برای رشد خودم بود و می‌خواستم كه دیگران را هم به صحنه بیاروم.
شهید باقری در اسفندماه سال 1356 به خدمت سربازی اعزام شد و پس از طی دوره آموزشی در پادگان جلدیان نقده به ایلام منتقل گردید.
در دوره كوتاه خدمت سربازی با توجه به آشنایی كه با مسائل اسلامی داشت به ارشاد و هدایت فكری سربازان پرداخت و همزمان با علمای شهر ایلام از جمله آیت‌الله صدری (امام جمعه قبلی ایلام) ارتباط داشت و اخبار و مسائل پادگان را به ایشان اطلاع می‌داد. به دنبال این فعالیتها، تحت كنترل قرار گرفت و ضمن جدا كردن وی از جمع سربازان پادگان، او را به عنوان راننده یك افسر جزء به كار گماردند.

جهت شادیه روحش یه صلوات بفرستید.