نوبت شما به نقل از وبلاگ”آرزوی شهادت در رکاب مولا صاحب الزمان“تلنگر کوچکی است باران، وقتی فراموش می کنیم آسمان کجاست…
به مادر قول داده بود برمی گردد،
چشم مادر که به استخوان های بی جمجمه افتاد،
لبخند تلخی زد و گفت:بچم سرش میرفت اما قولش نمی رفت!
زیبا نوشت ♣
تلنگر کوچکی است باران، وقتی فراموش می کنیم آسمان کجاست
ای کاش بعضی ها به این استخوانها نگاه می کردند و می فهمیدند عزت و افتخار این کشور الکی به دست نیامده که بخوان به خواطر هیچ و پوچ لکه دارش بکنن.