نوبت شما به نقل از وبلاگ “آرمانهای اینجوری” نوشت:
تفسیر سوره عصر را از کتاب «رشد» مرحوم علی صفایی خواندم. در تفسیر “و تواصوا بالحق” برداشتم از کتاب این بود که باید همدیگر را حتی به انجام یک سری واضحات و بدیهیات توصیه کنیم. مثلا اگر نمازم از اول وقت کمی فاصله گرفت، رفیقم بگوید که «فلانی! نمازت را اول وقت بخوان». همین بدیهیات و تذکر دادن به آنها میتواند یک انسان را نجات دهد.
«کتاب بخون. لذت انس با کتاب رو فقط باید خودت تجربه کنی»؛ این نمونه یک تذکر و توصیه ساده بود. شاید پیش خودتان فکر کنید که این گفته هیچوقت نمیتواند فردی را اهل مطالعه کند. من میگویم میشود چون آنرا تجربه کردهام!
اردیبهشت 88 در روزهای نزدیک به کنکور کارشناسی بودم که برای ساعاتی فراغت از درس و بحث با دوستانم به نمایشگاه کتاب رفتیم. من که دقیقا فقط بخاطر تفریح و بودن در جمع دوستان رفتم چون اصلا اهل کتاب نبودم. شاید تا آنروز جدیترین کتابی که خوانده بودم، خاطرات شیخ رجبعلی خیاط و یا اشعار حاج علی انسانی بود. وارد غرفه انتشارات سوره مهر شدیم. چرخی زدیم و روبروی قفسه “رمان” ایستادیم، دقیقتر آنکه یکی از متصدیان غرفه نگهمان داشت! کتاب “من او” اثر رضا امیرخانی را دستش گرفت و طرح اصلی داستان را تعریف کرد و آخر سر هم چیزی شبیه جملهای که درباره لذت انس با کتاب نوشتم گفت. به او گفتیم اهل مطالعه نیستیم و کنکور داریم. پاسخش را یادم نیست اما یادم هست که از سر رودربایستی و بخاطر گل رویش و وقتی که برایمان گذاشته بود، “من او”، “ارمیا” و یک کتاب دیگر را با دو دوست دیگرم خریدیم. نشان به آن نشانی که هر سهمان این سه کتاب را تا قبل از کنکور خواندیم و دقیقا روز کنکور بعد از آنکه از جلسه آزمون برگشتم، شروع به خواندن “بیوتن” کردم.
توصیه به کتاب خوب، «تواصوا بالحق» است. با چند دقیقه صحبتِ همان متصدی غرفه اهل کتاب شدم و تفکراتم زیر و رو شد. او یک وصیت بحق کرد و مرا زنده کرد.
این درباره کتاب و کتابخوانی بود؛ حالا همین را به هرکار خوب دیگر تعمیم دهید. تفاوت “امر بمعروف” و “تواصوا بالحق” را نمیدانم اما لااقل مشخص است که کارکرد مشترک دارند. وقتی دفعات امر بمعروف زیاد شود بالاخره در انسان نفوذ میکند، تواصی بحق هم همینطور است.
همیشه برای پیداکردن راه درست نیاز به “تواصوا بالحق” داریم و برای ماندن در راه به “تواصوا بالصبر” محتاجیم. حق و صبر را که گفتم یاد کتاب “بصیرت و استقامت” افتادم؛ چقدر این کتاب زیباست. عید امسال قصد داریم در خانهمان کتابهای “بصیرت و استقامت”، “خانواده” و “اشکانه” را به تناسب افراد، به مهمانانمان هدیه کنیم.
باب هدایای فرهنگی را باز کنید. این خودش تواصی بحق است. خودتان را جای همان متصدی غرفه که داستانش را نوشتم بگذارید، حساب کنید تا الان و در این مدت نزدیک به پنج سال چقدر بخاطر زنده کردن یک انسان ثواب کرده و خودش خبر هم ندارد! باقیات و صالحات همین است. وصیت بحق را جدی بگیریم و شروع کنیم، شاید یک انسان زنده شد.
انتهای پیام
مطالب جالب
بیت کوین در آینده و ارزهای دیجیتال و رمزنگاری شده
ترجیح میدهم پیشنهاد وزارت خارجه به فرد دیگری داده شود
برای عید به هیچ وجه این ماهی های قرمز را نخرید/ روش نگهداری ماهی قرمز خانگی