نوبت شما به نقل از ” علمدار کمیل ” نوشت: هفته وحدت که میان دو روایت درباره زمان میلاد پیامبر اعظم قرار گرفته است ابتکاری بود که امام راحل به کار بست
هفته وحدت که میان دو روایت درباره زمان میلاد پیامبر اعظم قرار گرفته است ابتکاری بود که امام راحل به کار بست و این تفاوت تاریخی را که می توانست موجب اختلاف شود به بهانهای برای همگرایی بیشتر تبدیل کرد. این تاکید بر وحدت در کلام رهبر انقلاب هم ادامه پیدا کرد اما جالب آنکه هنوز خیلی ها هستند که به بهانههای مختلف شبهاتی در وحدت میان فرق اسلامی می اندازند و با بی خردی تمام حتی دم از هفته برائت هم می زنند!
اگرچه می توان رد این موش دوانی ها را تا آنسوی آبها و جاهایی نزدیک لندن و… زد اما بالاخره شاید برخی ها هم باشند که بدون توجه به این رگ و ریشه تفرقه افکنان، در دام شبهههای شبه منطقی آنها بیفتند و خام شوند. شبهاتی مثل اینکه وحدت یعنی اینکهشیعهها سنی شوند و سنیها هم شیعه شوند و حالا مگر چنین چیزی ممکن است؟ یا اینکه اگر وحدت اولویت دارد پس اینهمه تاکید بر برائت از دشمنان اهل بیت را کجای دلمان بگذاریم؟!
از این دست شبههها کم لای چرخ وحدت مسلمین گذاشته نشده است و حتماً برای پیشرفت بیشتر وحدت باید جوابی درخور به آنها داد و در رفعشان کوشید. اما بهترین کار برای نیل به این هدف پیدا کردن جواب این شبههها از میان سخنان کسی است که در این دوره و زمانه پرچم وحدت را به دست گرفته است و بیشتر از هر کسی بر این امر تاکید دارد.
«وحدت و همگرایی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی» عنوان کتابیست که علیرضا برازش تالیف کرده و توسط نشر امیر کبیر و برای اولین بار در همین سال جاری منتشر شده است. یکی از مزیتهای این کتاب دسته بندی کلی و جزئی خوب موضوعات است و دیگری حجم کم آن که خواندنش را برای مخاطبان بیشتری ممکن میسازد. کتاب ۸۰ صفحه دارد و بیانات رهبر انقلاب بدون دخل و تصرف و توضیح در کنار هم آورده شدهاند.
دسته بندی کلی کتاب در شش فصل صورت گرفته است: تعریف وحدت، اهمیت وحدت و همگرایی، موانع وحدت و عوامل تفرقه، راههای رسیدن به وحدت، ثمرات وحدت و همگرایی و در آخر هم منادیان وحدت.
در بخشی از متن این کتاب را میخوانیم:
«مسئله، مسئلهى اين نيست كه شيعه يا سنى، عقايد يكديگر را قبول كنند؛ نه، هر كسى عقيدهى خودش را دارد، هر كسى تابع استدلال است و به هر عقيدهاى رسيد، درست است. مسئله اين است كه اصحابِ عقايد مختلف، بايستى به وسوسهى دشمن گوش نكنند، به جان هم نيفتند، با هم دشمنى نكنند و نسبت به هم كارشكنى نكنند.»(۲۵/۱۰/۸۵)
«اين جاست كه مسأله اتّحاد و وحدت اسلام و تفاهم اسلامى معنا پيدا مىكند. ببينيد اين قضيه چقدر مهمّ است! ببينيد اين مسأله براى فرداى دنياى اسلام، چقدر حائز اهميت است! اين، قضيهاى نيست كه به آسانى بشود از آن گذشت. همه بايد خود را مخاطب اين كلام حساب كنند. من به همه مىگويم؛ هم به اهل سنّت، هم به شيعه، هم به كتاب نويسان، هم به شعرا، هم به مطبعه چيها، هم به كسانى كه در بين مردم پايگاهى دارند، حرفى مى زنند و مستمعى دارند. همه بايد اين حقيقت را بفهمند و دشمن را بشناسند. مواظب باشيد كه دشمن در سنگر خودى جا نگيرد. مواظب باشيد كه شما به جاى تهاجم به دشمن، به خودى حمله نكنيد. عالِم به زمان باشيد؛ يعنى دشمن و دوست و عرصه مبارزه را بشناسيد. اينها خيلى مهمّ است.»(۱/۵/۷۶)
«اينجور نباشد كه كسى از يك گوشه اى خيال كند دارد از شيعه دفاع می كند و تصور كند دفاع از شيعه به اين است كه بتواند آتش دشمنى ضد شيعه و غير شيعه را برانگيزد. اين دفاع از شيعه نيست؛ اين دفاع از ولايت نيست. اگر باطنش را بخواهيد، اين دفاع از آمريكاست؛ اين دفاع از صهيونيستهاست.»(۲۷/۹/۸۷)
“ما با هم برادر بوده و هستیم و خواهیم بود و مصلحتما ،مصلحتشماست“
“امام خمینی”
http://harfeto.ir/?q=node/21593