نوبت شما به نقل از وبلاگ “ایران زیبا” نوشت:
«… ممکن است خیال کنیم محتوای فیلم های هالیوودی رها از دولت آمریکا است، اما درواقع برای چندین دهه است که پنتاگون [وزارت دفاع آمریکا] به فیلمسازان می گوید که در فیلم ها چه چیز باید گفته شود و چه چیز نباید گفته شود، این کثیف ترین کار هالیوود است…»
این ها گفته های دیوید ال راب [DAVID L. ROBE]، خبرنگار نیویورک تایمز در کتاب عملیات هالیوود [OPERATION HOLLYWOOD] است، هرچند این سخنان و تحلیل ها برای ما تکراری است و بارها در مقاله ها و سخنرانی های متعدد در داخل کشور از آن بحث شده است اما از زبان یک خبرنگار رسانه معروفی مثل نیویورک تایمز قطعا نمی تواند خالی از لطف باشد. جالب این که دیوید ال راب خط دهی مستقیم و آنچه را که در هالیوود صورت می پذیرد را کثیف ترین کار می نامد.
این قصه زمانی جالب می شود که دیگر پنتاگون [وزارت دفاع آمریکا] لازم نیست هزینه های هنگفتی برای ساخت فیلم های سینمایی مورد نظر خود بدهد چرا که سربازان مفت و رایگانی در سراسر کشورها دارند که پیاده نظام بی چون چرای تصمیمات فرهنگی و اجتماعی آنان هستند.
در تئوری جنگ ها این بحث مطرح است که جنگ ها به سه دسته سخت، نیمه سخت و نرم تقسیم بندی می شود. جنگ سخت همان جنگ نظامی و برای تصرف سرزمین و منطقه جغرافیایی است؛ جنگ نیمه سخت نیز یک جنگ اقتصادی است که بازارهای اقتصادی را هدف می گیرد؛ ولی مهمترین و مخرب ترین جنگ، همان جنگ نرم می باشد که دیگر نه منطقه جغرافیایی و نه بازارهای اقتصادی هدف گرفته می شود بلکه تک تک افراد مردم هدف هستند و به تعبیر دکتر جوزف نای [استراتژیست ارشد وزارت دفاع آمریکا و استاد دانشگاه هاروارد] هدف در آن تصرف قلب ها و ذهن هاست.
جنگ نرم نیز خود به سطوح مختلف تقسیم بندی می شود که بالاترین سطح آن وجود نخبگان فرهنگی و سیاسی در جامعه هدف است که در اصل تمامی فکر و امکانات خود را در اختیار طرف مقابل قرار می دهند، به عبارتی دیگر این سطح از جنگ نرم را می توان هم تراز با اقدام نامتقارن منفی در دکترین امنیت دفاعی تعریف کرد که همان بازی در زمین خود با قواعـد دشمن است.
در انقلاب اسلامی نیز در صحنه های متعدد علمی فرهنگی و سیاسی بارها از این گونه اقدامات دیده شده است که بارزترین نمونه آن نظام آموزش عالی ما در دانشگاه هاست که به قول ابراهیم فیاض [استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران] دانشجویان نه غرب آگاه بلکه غرب زده به بار می آورند یا به قول دکتر فرامرز رفیع پور در کتاب توسعه و تضاد [Modernization & Conflict] توسعه و مدرنیزاسیون که توسط بعضی دستگاه های تصمیم سازی و تصمیم گیری پیاده می شود همان اسب تروایی است که نه تنها کشورهای جهان سوم را به پرتگاه نابودی سوق می دهد بلکه جهان را نیز مورد مخاطره قرار می دهد.
اگر در ایالت متحده آمریکا سالیانه میلیون ها دلار جهت القای فرهنگ و سبک زندگی خود هزینه می کنند، اینجا در کشور دشمن شماره یک خود، کاگردانان و هنرمندانی هستند که با پول خود نظام جمهوری اسلامی این کار هالیوود را انجام می دهند.
برای بهتر متوجه شدن عمق مسئله همین یک نکته از وحید جلیلی [مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی] درباره سریال تلویزیونی ستایش کافی است:
«این فیلم مظهر اسلام گرایی صدا و سیماست، در حالی که درصدد تخریب دین و اصل حضانت فرزند توسط جد پدری است. نویسنده آن هم یکی از پرکارترین فیلم نامه نویسان است که به اندازه او کسی کثافت کاری نکرده است.»(+)
آنچه را که در بالا ذکر شد تنها چارچوبی برای درک مجموعه تلویزیونی پژمان است که این روزها از شبکه سه سیمای جمهوری اسلامی در حال پخش است.
پژمان روایتگر زندگی این روزهای یکی از فوتبالیست های ملی پوش است که زمان فوتبالی او به اتمام رسیده است، این فیلم توسط همان تیم مجموعه طنز ساختمان پزشکان ساخته شده است یعنی با نویسندگی برادران قاسم خانی و کارگردانی سروش صحت آماده شده است.
اما از این تیم به راحتی نمی توان گذشت، چرا که به اعتقاد دکتر وحید یامین پور تیم هنری سروش صحت (از نویسندگان تا کارگردان) مورد ستایش استراتژیست ها و کارشناسان فرهنگی آمریکایی و صهیونیستی هستند! او اینگونه می گوید که: «من شک ندارم که مدیران فرهنگی آمریکایی و اسرائیلی در دلشان امثال سروش صحت را تحسین می کنند.» وی همچنین در نوشته ای کوتاه در گوگل پلاس مخاطبان را به جستجو در سوابق عوامل این سریال دعوت می کند.
عملکرد این تیم در ساختمان پزشکان واکنش های متعددی را میان علما و کارشناسان فرهنگی و رسانه ای برانگیخت بطوری که فقط یک مستند بلند بنام «ضلع غربی ساختمان پزشکان» برای نقد محتوایی این مجموعه ساخته شد که پرده از تبلیغ مرموزانه مکتب فروید از طریق ناخودآگاه مخاطب و تبلیغ فرهنگ ضد اسلامی برداشته بود درحالی که که نه مسئولین صداوسیما و نه عوامل سریال حاضر به مصاحبه در این مستند نشدند.
با این همه دوباره تریبون رسمی رسانه ملی بار دیگر در اختیار این گروه قرار گرفته است و تبلیغات وسیعی برای این سریال از قبیل دعوت از عوامل در برنامه های متنوع ورزشی و اجتماعی در حال انجام است.
درباره پژمان همین نکته کافی است که گفت این با ساختمان پزشکان تفاوت زیادی ندارد و تنها داستان و موضوع عوض شده است ولی دوباره همان مفاهیم و نکات در حال طرح مسئله است. برای مثال بهنام تشکر در مصاحبه ای اینگونه اعلام می کند که «نقش من در پژمان همان نقش دکتر نیما افشار در ساختمان پزشکان است با این تفاوت که فقط صدای من است»

پیمان قاسم خانی در کنفرانس خبری عوامل سازنده سریال پژمان اینگونه می گوید که تلویزیون پتانسیل مبارزه با ماهواره را دارد و لازمه آن هم پایین کشیدن خط قرمزها و ممیزی ها می باشد که خود بارها در سریال پژمان از آن بهره می برد. اما از بی حیایی و بی حرمتی و زدن حرف های زشت و متلک های سیاسی که بگذریم خود پیمان قاسم خانی نیز از چندین نمونه نام می برد که از پخش حذف شده است مثل [به نقل از پیمان قاسم خانی]: «قرار بود همسر پژمان در یکی از قسمتها به قدری خودش را برنزه کرده باشد که سیاه شده باشد ولی تلویزیون مخالفت کرد یا چند شب پیش در یک جمله سام به پژمان میگفت اگر من دوست تو هستم برای این است که دوستت دارم، نمیدانم چرا این جمله حذف شد، ما باید به چشم همکار نگاه کرده و به ما اعتماد داشته باشند.»
اما نکته ی بسیار مهمی که نباید از آن گذشت این اظهارات نویسنده است که جهت گیری سریال را مشخص می کند؛ او اینگونه می گوید که: «من جزء کسانی هستم که اعتقاد دارم رقمی که فوتبال دوستان میگیرند نه تنها زیاد نیست بلکه هنوز کم است چون شادی و سرگرمی زیادی به مردم میدهند، مردمی که نسبت به موفقیتهای مالی حسادت میکنند درباره پژمان میگویند خدا کند که موفق شود و دوست دارم که او پولدار شود؛ این نگاهی بود که ما میخواستیم به سمت آن برویم ضمن اینکه قصد داشتیم مردم بدانند که این افراد هم چه زندگی دارند و این سریال یک حرکت کوچک به سمت تغییر نگاه مردم است»

این جملات در روزگاری مطرح می شود که امام جامعه به دنبال تحقق مسئله سبک زندگی اسلامی است و الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت مطرح شده است و بارها از مدیران دستگاه ها مطالبه ای از این دست داشته اند. دکتر حسن عباسی [کارشناس مسائل استراتژیک] اینگونه درباه ارقام میلیاردی بازیکنان در حوزه نظام سازی نظر می دهد که
«یکی از خیانت هایی که در جمهوری اسلامی نهادینه شده است این است که به یک فوتبالیست تا دو میلیارد تومان پیشنهاد می شود و کسی هم یارای مبارزه با آن را ندارد، و این افراد که قیمت بازیکن را تا دو میلیارد تومان بالا می برند ظلم می کنند به علم، ظلم می کنند به پزشک، ظلم می کنند به مهندس چرا که شما الگو داده اید به جوان که تو دکتر و مهندس و متخصص نشو و برو به دنبال فوتبال؛ هم دنبال توپ بدو و هم سالیانه دو میلیارد تومان بگیر با ماشین های آنچنانی و خانه های آنچنانی و… این عمل در نظام اسلامی در حال اتفاق افتادن است.»
با نگاهی به کارنامه این گروه هنری از سروش صحت گرفته تا برادران قاسم خانی می توان این مسئله را فهمید که بی حیایی، بی حرمتی، شکستن حریم شخصی افراد و پیاده کردن الگوی غربی به یک اصل کلی در این گروه تبدیل شده است و انتظاری جز ساختمان پزشکان و پژمان را از اینگونه افراد نمی توان داشت.
به هرحال سریال هایی مانند ساختمان پزشکان و پژمان محصول فرآیند مدیریتی خود جمهوری اسلامی هستند و به قول میلاد دخانچی باید گفت
«آری ما انقلاب کردیم. ما طاغوت را واژگون کردیم. اما بسیاری از ساختارهایی که از آن به ارث بردیم را رها گذاشته انقلابی بودن خود را به تغییر تابلوها تقلیل دادیم. کشورهایی که تجربه استعمار را داشته اند بعد از بیرون انداختن استعمار دیدند که خیلی از اقتضائات دوران استعمار در حال بازتولید شدن است. ریشه یابی کردند و به این نتیجه رسیدند که استعمار تنها یک تجلی قدرت نیست. بلکه استعمار یک نوع فکر کردن است که ساختارهای ملازم با تفکر خویش را می سازد و بدینسان قدرت خود را پخش و سعی در جاودانگی آن می کند.»
منبع:http://basiratrahbar.blogfa.com/post/1169
انتهای پیام
مطالب جالب
بیت کوین در آینده و ارزهای دیجیتال و رمزنگاری شده
ترجیح میدهم پیشنهاد وزارت خارجه به فرد دیگری داده شود
برای عید به هیچ وجه این ماهی های قرمز را نخرید/ روش نگهداری ماهی قرمز خانگی