هفت گام جهادي براي رسيدن به حماسه اقتصادي

 نوبت شما به نقل از وبلاگ “حماسی” نوشت:

گام یک

«جهاد» در لغت به معناي تلاش كردن و به كار گرفتن نيرو و توان خويش براي تحقق بخشيدن يك هدف است، ولي چون از باب «مفاعله» است، معمولاً در مواردي به كار مي‌رود كه نوعي همكاري، تقابل و رقابت در آن وجود دارد. بنابراين، در «جهاد» معمولاً طرف ديگري نيز در كار است و دو طرف در برابر هم صف‏آرايي مي‏كنند و هر يك براي دست‏يابي به هدف خويش و پيروزي بر ديگري به فعاليت مي‌پردازد و هر چه در توان دارد به‏ كار مي‌گيرد.

پس شرط نخست جهاد اين است كه در آن، تلاش و كوشش باشد و شرط دومش اين است كه در مقابل دشمن‏ صورت گيرد.

امروز دشمن پس از نااميد شدن از حمله و تهديد نظامي، بر روي چند نكته اساسي دست گذاشته است. يكي از برجسته‏ترين آنها مسئله اقتصاد و در واقع معيشت مردم است. دشمن به خيال خام خود مي‏خواهد مردم را تحت فشارهاي اقتصادي، از انقلاب و آرمان‏هاي والاي آن جدا، و با به زانو در آوردن كشور از نظر اقتصادي و فلج كردن پايه‏هاي اقتصادي آن، مردم را نااميد كند. از اين رو، رهبر معظم انقلاب اين تجاوز دشمن را از پيش شناسايي كرده و چندين سال است با عناوين گوناگوني چون «پيشرفت و عدالت»، «همت مضاعف، كار مضاعف»، «جهاد اقتصادي»، «توليد ملي حمايت از كار و سرمايه ايراني»، «اقتصاد مقاومتي»  و از اين قبيل، آحاد ملت را هوشيار ساخته است.

گام دو

امروز ما در شرايط «اقتصاد مقاومتي» قرار داريم. اقتصاد مقاومتي به اين معناست كه بايد هم روند رو به رشد اقتصادي در كشور حفظ شود، هم آسيب‌‌پذيري آن در برابر ترفندها و حيله‏هاي دشمن كاهش يابد.

يكي از شرايط اقتصاد مقاومتي، استفاده از همه‌‌ ظرفيت‏هاي دولتي و مردمي است؛ به گونه‏اي كه هم از انديشه‌‌ها و راه‏كارهاي صاحب‏نظران استفاده كنيم، و هم از سرمايه‌‌ها به طور بهينه بهره بريم.

از الزامات اقتصاد مقاومتي، كاهش وابستگي كشور به نفت است. اين وابستگي، به فرموده مقام معظم رهبري، ميراث شوم صد ساله‌ ماست و اگر بتوانيم با بهره‏گيري از اين فرصت، درآمد حاصل از نفت را با فعاليت‏هاي اقتصادي درآمدزاي ديگري جايگزين كنيم، بزرگ‏ترين و مهم‏ترين حركت را در اقتصاد انجام داده‌ايم.

در اين زمينه مي‏توان واحدهاي كوچك و متوسط را فعال كرد؛ زيرا امروزه بيشتر واحدهاي بزرگ ما فعال‏اند و سوددهي خوبي هم دارند، ولي بايد به فكر واحدهاي متوسط و كوچك توليدي بود؛ چراكه به طور مستقيم با معيشت مردم در ارتباط است و به مردمي كردن اقتصاد كه از ديگر الزامات اقتصاد مقاومتي است، كمك مي‏كند.

گام سه

همان‏گونه كه رهبر انقلاب بارها اشاره كرده‏اند، اقتصاد اسلامي دو پايه اصلي دارد: يكي «افزايش ثروت ملي» و ديگري «توزيع عادلانه و رفع محروميت درون جامعه‏ اسلامي».

كشور اسلامي، بايد كشوري ثروتمند باشد؛ يعني فقير نداشته باشد و بتواند با ثروت و قدرت اقتصادي خود، اهداف والاي خويش را پيش ببرد. از طرفي، فراموش نكنيم كه هدف اصلي در كشور ما و نظام جمهوري اسلامي، چيزي جز تأمين عدالت نيست.

اينكه كشور ثروتمند شود، توليد ناخالص ملي بالا برود و به خودكفايي برسيم، ولي ثروت‏ها در گوشه‏‏اي و به نفع عده‏اي جمع شود و بسياري از مردم همچنان فقير بمانند، با مكتب ما سازگاري ندارد. به عبارت ديگر، افزايش ثروت ملي، مقدمه‏اي براي تأمين عدالت است.

در اين ميان، بزرگ‏ترين گام در راه استقرار عدل، رفع محروميت از طبقات محروم، تهي‏دست و كم‏درآمد است؛ قشري كه به فرموده بنيان‏گذار انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني=، ولي‏نعمتان مايند كه  همواره و با تمام وجود، از انقلاب و اسلام دفاع كرده‏اند و با تمام دشواري‏ها و محروميت‏ها، بيشترين بار نظام را به دوش كشيده‏اند.

گام چهار

مسئله‌ اشتغال و كارآفريني، بسيار مهم است و پرداختن به آن، جهاد در راه خداست. حركت در اين راه، نه صرفاً يك اولويت، بلكه ضرورت امروز كشور ما به شمار مي‏آيد.

امروز، آبروي اسلام در گرو آن است كه ايران اسلامي پس از تحمل اين همه دشمني و كارشكني، به كشوري آباد تبديل شود، كار و تلاش در آن فراگير باشد، زندگي مردم سر و سامان يابد، فقر و محروميت ريشه‏كن گردد، توليد داخلي با نيازهاي مردم متعادل شود و كشور به خودكفايي برسد.

امروز جهانيان و به ويژه كشورهاي اسلاميِ به پا خاسته، نظاره‏گرند كه: آيا جمهوري اسلامي با آن آرمان‏هاي والا، با آن مردم دلير و انقلابي و با آن عزم راسخ، مي‏تواند روي پاي خود بايستد و زير بار تحريم‏ها نه تنها قد خم نكند، بلكه شكوفا شود؟

عده‏اي مي‏گويند پيشرفت در زندگي مادي و معنوي و رونق معيشت مردم، با جهاد سنخيت ندارد. اينان با الفباي جهاد آشنا نيستند. بدون جهاد هيچ چيز نصيب انسان نمي‏شود؛ نه دنيا و نه آخرت. بدون جهاد يك ملت نمي‏تواند سرش را بالا بگيرد و طعم عزت را بچشد. كشور ما اگر امروز شأن و موقعيتي در جهان يافته، به بركت مجاهدت‏هاي آحاد ملت در عرصه‏هاي گوناگون بوده و هست.

گام پنج

حركت‏هاي جهادي بايد توجه خود را به نيازهاي اساسي مردم معطوف كند. براي مثال، در عرصه كشاورزي و دامپروري وارد شود و موانع و مشكلات را با راه‏كارهاي علمي، مطالبه‏گري از مسئولان و بسيج كردن آحاد مردم برطرف سازد؛ به گونه‏اي كه محصولات اصلي كشور در داخل توليد گردد.

اينها مواردي دور از انتظار نيست و اصلاً چنين انتظاري از حركت‏هاي جهادي، به ويژه  دانشجويان مي‏رود؛ مانند روزهايي كه كشورمان از نعمت جهاد سازندگي برخوردار بود و اين جهاد مقدس توانست در اين حوزه، كشور را از واردات مواد لبني بي‌نياز سازد تا جايي ‏كه امروز محصولات لبني ما به ديگر كشورها صادر مي‏شود.

گام شش

متأسفانه هنوز ارتباط سازمان‌يافته و مشخصي ميان صنعت و دانشگاه برقرار نشده ‏است. دانشجويان در فضايي كاملاً آكادميك و به دور از فضاي عملي، چندين سال به دانش‏اندوزي مي‏پردازند، در حالي كه با مشكلات واقعي صنعت دست ‏و ‏پنجه نرم نمي‏كنند. اين در حالي است كه ايجاد نظام صحيح ميان صنعت و دانشگاه، افزون بر حل معضل بيكاري و ايجاد اشتغال، سبب صرفه‌جويي ارزي و استقلال صنعتي كشور خواهد شد.

از آن مهم‏تر اينكه، دانشجو بايد با قشرهاي گوناگون جامعه در ارتباط باشد. بايد مسائل را از نزديك لمس كند تا بتواند از توان دانشگاه براي رفع علمي و عملي مشكلات مردم بهره گيرد. در غير اين صورت، مطلبي مي‏خواند، مقاله‏اي مي‏نويسد و پروژه‏اي انجام مي‏دهد كه گاه هيچ ارتباطي با نيازهاي واقعي جامعه ندارد.

در اين خصوص تشكل‌هاي دانشجويي و به طور ويژه گروه‏هاي جهادي بيشترين وظيفه را به‏عهده دارند؛ همچنان‏كه يكي از اهداف اصلي تشكل‌هاي دانشجويي، استكبارستيزي و كمك به پيشرفت كشور است. حوزه فعاليت حركت‏هاي جهادي بايد آن‏چنان گسترده، عميق و علمي شود كه بتواند جامعه دانشگاهي كشور را با مناطق محروم كشور پيوند دهد. زماني كه قشر دانشگاهي به مناطق محروم سركشي كند و مشكلات را از نزديك ببيند، طبعاً تفكر پي‏گيري اقتصاد عدالت‌محور در او زنده مي‏شود.

هفت

از مجموع مطالب گفته شده نتيجه مي‏گيريم كه با توجه به شرايط كنوني انقلاب، بايد با تمام قوا به عرصه اقتصادي و بهبود معيشت مردم ورود كنيم. اين ورود بايد ويژگي‏هايي داشته باشد كه مهم‏ترين آنها جهاد‏گونه، آگاهانه، مردمي، عدالت محور و در تماس نزديك بودن با قشرهاي ضعيف جامعه و به عبارتي، همراه بودن با عشق، ايمان، بصيرت و همت است.

در اينجا نقش حركت‏هاي جهادي و به ويژه دانشجويي كاملاً مشخص است. مي‏توان گفت مسئله‌ توجه به پيشرفت كشور با نگاه اقتصادي عدالت‌محور، ثمره حركت‏هاي جهادي دانشجويي است.

با جهاد و با بصيرت، با حضور/با نشاط و علم و ايمان، عشق و شور

مي شود ايران اسلامي ما/كشوري آباد در اوج سرور

منبع:مفرد، صادق. 1392. «هفت جرعه جهادي براي حماسه اقتصادي».

انتهای پیام

See author's posts