نوبت شما به نقل از وبلاگ “حسرت” نوشت:
رساله ای که نوشتم ز اشک ناز فروشم
نه شد که بر تو فرستم نه شد که باز بپوشم
گناه و درد به یک سو غم فراق به یک سو
تمام عمر دو بار گران نشسته به دوشم
گلایه هست و لیکن نمانده حال گلایه
تو در سوال بکوش و مبین چنین که خموشم
ز پای گرچه بیفتم وصال تو ندهد دست
ولی چه چاره که باید تمام عمر بکوشم
اگر چه بی کس و کارم اگر چه هیچ ندارم
به عالمی سر مویی ز زلف تو نفروشم
قسم به دیده جوشان قسم به خانه بدوشان
که تا نیامدنت جز به خُم اشک نجوشم
به حال بی کسی من کسی نکرد عنایت
ثمر نداد فغانم، اثر نکرد خروشم
دل گرفته علاجی به غیر گریه ندارد
من آن علاج به دستم من آن پیاله به دوشم
چگونه هست میسر که رانی از در لطفت
مرا که قید تو بر گردنست و حلقه به گوشم
انتهای پیام
مطالب جالب
بیت کوین در آینده و ارزهای دیجیتال و رمزنگاری شده
ترجیح میدهم پیشنهاد وزارت خارجه به فرد دیگری داده شود
برای عید به هیچ وجه این ماهی های قرمز را نخرید/ روش نگهداری ماهی قرمز خانگی